
ویژه ولادت امام حسن (ع)
جامههاییاز بهشت
شب عید بود. امام حسن و امام حسین خسته از بازیهای کودکانه، به آغوش مادر پناه آورده بودند. فاطمه (س) بر سرشان دست میکشید و آرام آرام در گوششان لالایـی میخواند. عید آن سال، کودکان فاطمه (س) لباس نو نداشتند که بر تن کنند. حضرت فاطمه (س) این را خوب میدانست. چشم کودکان از خواب سنگین بودو اتاق، نیمه تاریک. ناگهان امام حسن (ع) رو به مـادر کرد و گفت: «همۀ بچّههـای مدینـه لباسهای نو پوشیدهاند.»
امام حسین (ع) ادامه داد: «چرا لباسهای عید ما را بر تنمان نمیکنی؟»
حضرت فاطمه (س) چشمهای خواب آلودۀ آنان را بوسید وآرام گفت: «لباسهای شما نزد خیاط است. همین که آنها را بیاورد، شما نیز لباسهای نو خواهید پوشید.»
کودکان به خواب رفتند. لالایی حضرت فاطمه (س) قطرههای اشکی شد که آرام و بیصدا بر چهرۀ مبارکش جاری میشد. او به فردا میاندیشید. به این که اگر کودکانش روز عید
[[page 22]]
انتهای پیام /*