مجله کودک 272 صفحه 8

کد : 118525 | تاریخ : 19/11/1385

هفته­ی گذشته از «پرواز انقلاب» برایتان نوشتیم که با آن حضرت امام رحمت­ا... علیه پا برخاک میهن اسلامی گذاشتند. از وقتی که خلبان هواپیما اعلام کرد: «ما الان روی آسمان تهران هستیم»، صدای صلوات در هواپیما قطع نمی­شد. هواپیما که در فرودگاه به زمین نشست،صلوات­ها دوچندان اوج گرفت. مرحوم حاج سید احمدآقا آمد و گفت: «هیچ­کس پیاده نشود. همه سر جایشان بنشینند تا ابتدا امام پیاده بشوند.» درِ هواپیما هنوز بازنشده بود. از پنجره دیده می­شد که مرحوم شهید مطهری، تنهای تنها در محوطه­ی فرودگاه ایستاده است. بقیه در سالن بودند. هیچ­کس داخل باند فرودگاه نبود. کمیته­ی استقلال از حضرت امام نگذاشته بود کسی داخل محوطه­ی فرودگاه شود تا شلوغی و بی­نظمی ایجاد نشود. هواپیما که آرام گرفت، موتورهایش را خاموش کرد و ایستاد. درِ هواپیما را باز کردند. مرحوم مطهری در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، خدمت امام آمد. امام که از هواپیما پیاده شدند،ژاندارمری و بعضی از پرسنل نیروی هوایی که اتومبیل آورده بودند، با شادمانی خاصی، حضرت امام را سوار بنز آبی رنگی کردند و ایشان را به سالن انتظار فرودگاه بردند. وقتی حضرت امام با اتومبیل راه افتادند،بقیه هم از هواپیما خارج شدند. پس از لحظاتی در سالنی که حضرت امام در آن ایستاده بودند، صدای سرود معروف «خمینی ای امام!» برخاست. مردم همه می­خندیدند و هم گریه می­کردند. وقتی جمله­ی «خمینی ای امام!» گفته می­شد، سقف فرودگاه به لرزه در می­آمد. امام مظلومانه از ایران تبعید شدند و در اوج قدرت به ایران بازگشتند. انسان به یادآیاتی ازقرآن کریم می­افتادکه درآن خداوند به پیامبر می­فرمایند: «تو به زودی با پیروزی و قدرت باز می­گردی.» حضرت امام درسالن انتظار فرودگاه، مشغول صحبت شدند. شهید مهدی عراقی ومرحوم حاج سیداحمدآقا خیلی برای جان حضرت­امام نگران بودند. مرحوم شهید بهشتی هم به شدت مراقب اوضاع بود. همه شانه به شانه امام ایستاده بودند و نام توپ: اورلیکون کشور سازنده: سویس وزن:405 کیلو گرم سرعت حرکت گلوله:متر برثانیه حداکثر برد: 1500 متر

[[page 8]]

انتهای پیام /*