
قرار دادند و پاسگاه حسنآباد برای من صحبت
کردند. موضوع اصلی کلام ایشان این بود:
تو خداپرست نیستی، تو یکتاپرست نیستی. تو
لا اله الا ا... را درست نگفتهای. برای اینکه اگر یکتاپرست
بودی، قم و نجف برایت معنی نداشت. هدف ترویج
اسلام و فقه صادق(ع) است. تو چرا نجف را غیر
از قم میدانی؟ اصلاً آن لا اله الا ا... را که گفتهای،الکی
گفتهای.
من ترسیدم که مبادا ایشان مرا غیر موحد بدانند.
از این رو،به خود جرات
دادم و گفتم: «آقا! این
یک نظریهی همگانی
است، نظر من تنها
نیست. همه این حرف
میزنند.»
نام توپ: هویتزر پیاده نظام 95 میلی متری
کشور سازنده: انگلستان
وزن: 954 کیلوگرم
سرعت حرکت گلوله: 330 متر بر ثانیه
حداکثر برد: 7315 متر
حضرت امام به تندی به من فرمودند:
اینجا جلسهی درس نیست که بخواهی حرف
بزنی. اینجا جای مسایل اخلاقی است. ساکت شو تا
من حرفهایم را بزنم.
منظورشان این بود که در جلسههای درس
میتوان اشکال کرد،اما در هنگام موعظه و نصیحت،
نباید اشکال کرد. ایشان سپس فرمودند:
آیا هرگز دربارهی نماز صبح با کسی دعوایت
شده است؟آیا هیچ وقت قم و نجف از نظر نماز
صبح فرقی داشتهاند که مثلاً حوزهی قم نماز صبح را
بخوانند و نجفیها نخوانند؟
گفتم: «نه.» فرمودند:
پساینکه میگویی که طلاب حوزهی قم به نجف
نروند، گویای این امر است که تو موحد و خداپرست
نیستی.
در همین هنگام به پاسگاه حسنآباد رسیدیم.
[[page 5]]
انتهای پیام /*