مجله کودک 277 صفحه 29

کد : 118767 | تاریخ : 24/12/1385

نسیم ، شاپرک را به سوی دریا می برد تا او بتواند از علت تلخی مزه ی شهد سردرآورد . دریا وقتی سوال شاپرک را می شنود به ساحل اشاره می کند و غمگینانه می گوید : « آنجا را ببین . . . آن دختر کوچک را ببین . . . او چند روز است آنجا می نشیند و گریه می کند . تا روزی که او در دریا گریه می کند . من تلخ هستم . تلخی من ، یعنی تلخی ابرها و جویبارها؛ یعنی تلخی خاک ، و آن وقت هیچ گلی شهد شیرین نخواهد داشت ! » شاپرک سعی می کند تا علت غم دخترک را دریابد . او متوجه می شود که علت ناراحتی دخترک ، تنهایی اوست . - من هیچ چیز نمی دانم . . . فقط می دانم که خیلی تنها هستم و تنهایی خیلی تلخ است . قصه ی کتاب رنگین کمان این گونه به پیش می رود . این کتاب توسط انتشارات پریمان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ و منتشر شده است . تصویر های آن را ابوالفضل همتی آهویی نقاشی کرده و کتاب به ب های 500 تومان در کتابفروشی های کودک سراسر کشور موجود است . که خلاصه آن این است : می گویند سال ها پیش در میان کوه های قرقیزستان ، روستای کوچکی قرار داشت . در این روستا بیون زنی زندگی می کرد که به زحمت از عهده ی سیر کردن شکم بچه هایش برمی آمد .

[[page 29]]

انتهای پیام /*