مجله کودک 280 صفحه 9

کد : 118879 | تاریخ : 30/01/1386

که هستی بایست ! جلوتر نیا هیچ کدام حق ندارید به او نزدیک شوید من تنها خواب او هستم » ! خواب دوم گفت : تو خواب قشنگی نیستی ، تو دختر را اذیت می کنی تو یک کابوسی » خواب سوم گفت : « هیچ بچه ای دوست ندارد تو را ببیند » خواب چهارم در حالی که چشمانش از شرارت می درخشید گفت : « شما احمق ها هیچ نمی دانید من با این حرف ها در دل دختر هول و هراس می اندازم تا او مواظب درس هایش باشد و دیر به مدرسه نرسد . » ! خواب اول گفت : « اگر واقعاً هم حرفت کمک به دختر باشد راه درستی را انتخاب نکرده ای تو اضطراب و ترس را در دل دختر جا می دهی و نمی گذاری او خواب راحت داشته باشد و شب را با آرامش سپری کند به همین خاطر سبح که بیدار می شود سرحال نیست و نمی تواند حواسش را کاملاً متوجه درسهایش کند ، اگر بگذاری ما در خوابش بیاییم می توانیم کمکش کنیم تا راحت بخوابد . » خواب چهارم باز هم فریاد بلندی کشید دختر در خواب تکانی خورد . خواب چهارم گفت : « هیچ کس حق ندارد در کار من دخالت کند من می دانم چه کاری باید انجام دهم » ! بعد بالای سر دختر رفت و دوباره شروع کرد به گفتن : « دختر بلند شو مدرسه ات دیر شد زود باش زنگ مدرسه را زدند مشق هایت را - سردترین دمای ثبت شده در قطب ، دمای 89- درجه ی سانتی گراد است که در ایستگاه « وستوک » قطب جنوب ثبت شده است .

[[page 9]]

انتهای پیام /*