مجله کودک 294 صفحه 9

کد : 119497 | تاریخ : 04/05/1386

صدای قارقار کلاغی از دور دست به گوش می رسید . من وعمه زهرا هر دویک گوشه ای برای خودمان نشسته بودیم و فکر می کردیم . عمه زهرا خیلی گرفته و ناراحت بود . اما راستش من هم بیشتر کنجکاو بودم تا بدانم آن خط هی قرمز روی پشت پدربزرگ ، به خاطر چه بود ، بالاخره هم طاقت نیاوردم و سکوت را شکستم و گفتم: "عمه زهرا ؟" - جانم ؟ - قلب آقا جون درد می کنه ؟ - آره عزیزم . سال هایست که آقاجون ناراحتی قلبی داره . اما بعد از فوت خانوم جان حالش بدتر شده . - خطرناکه ؟ - نه عزیزم . نگران نباش ، با کمی مراقبت خوب می شه - عمه زهرا ؟ - جانم ؟ - ناراحتی قلبی روی پوست هم اثر میذاره ؟ - چه سوالاتی می کنی ؟ - حالا میذاره یا نه ؟ - نمی دونم .من که دکتر نیستم ، اصلا چرا اینو می پرسی ؟ - آخه؛ اون خط های قرمز روی پشت آقاجون ! - خط های قرمز ؟ کدوم خط ها ؟ - همونایی که جاش رو پشت آقا جون معلوم بود همونایی که برجسته ودرهم و برهم بود . - آهان ! اونا رومیگی ؟ و بعد آهی کشید وگفت: "آخی . . . . الهی بمیرم برای دردهات آقاجون !" من دیگر فهمیده بودم که آن خط ها ، داستان عجیبی دارد . ادامه دارد در بعضی از نقاط ، کودکان درکنار آموزش ، مهارت هایی را هم فرا می گیرند .قایقرانی شکار و ماهیگیری از جمله ی این مهارت ها هستند که جنبه آموزشی دارند .

[[page 9]]

انتهای پیام /*