
چهارشنبه 11 مهر - 21 رمضان
شهادت نگهبان عدالت حضرت علی (ع)
پسر ملجم شمشیر خود را برداشت و به مسجد کوفه آمد . علی (ع) اذان گفت و داخل مسجد شد . آنهایی را که خوابیده بودند . برای اقامه ی نماز صبح بیدار کرد ابن ملجم نیز در بین خفتگان بود . سپس علی (ع) به محراب رفت . ایستاد ونماز را آغاز کرد . آنگاه به رکوع و سپس به سجده رفت . چون سر از سجده ی نخست برداشت . ابن ملجم او را ضربت زد و ضربت او بر جای ضربه ای که در جنگ خندق بر سر مبارک علی وارد آمده بود . زده شد . ابن ملجم فرار کرد و علی در محراب افتاد ومردم بانگ برآوردند که امیر مؤمنان کشته شد .
امام را از مسجد به خانه بردند . دیری نگذشت که ضارب دستگیر شد و او را نزد علی آوردند ، علی فرمود :
- پسر ملجمی ؟
- آری
علی (ع) روبه امام حسن (ع) کرد و فرمود :
- حسن او را سیر کن و محکم ببند . اگر من مردم او را نزد من بفرست تا در پیشگاه خداوند با او بجنگم واگر زنده ماندم یا او را می بخشم یا قصاص می کنم .
آنگاه ادامه داد :
- بنگرید ! اگر من از این ضربت او مُردم ، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا ودیگر اندام او را مبُرید که من از رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود : "بپرهیزید از بریدن اندام مرده هر چند سگ دیوانه باشد ."
علی (ع) اندک اندک به شهادت که آرزوی او بود نزدیک می شد و سپس به دیدار حق رسید . عدالت نگهبان امین خود را از دست داد و بی یاور ماند .
اولین کسی که توانست لیزر را به خدمت بگیرد ، دانشمندی به نام "تئودور میمن" نام داشت . او در سال 1960 توانست با استفاده از ابزاری لوله ای که درون آن "یاقوت" به کار رفته بود . پرتو لیزر بسازد .
[[page 15]]
انتهای پیام /*