مجله کودک 308 صفحه 15

کد : 120119 | تاریخ : 10/08/1386

به همین خاطر، پرنده نمی­دانست آواز خود را برای چه کسی بخواند. باران بلد نبود جَر جَر خو را به چه کسی بگوید. و چشمه از قُل قُل خود، هیچ وقت شعر نمی­ساخت. باد هم هیچ گاه، آهنگ تازه­ای نمی ساخت. فقط می­گفت: هو هو! خداوند خواست تا در روی زمین برای خود جانشین داشته باشد. کسی که دانا باشد، فکر کند و نماینده او بشود. وقتی فرشته­ها از تصمیم خدا خبردار شدند، تعجب کردند و با هم به گفتگو نشستند. هر کس حرفی زد. تا اینکه آنها تصمیم گرفتند حرفشان را به خدا بگویند. فرشته­ای از میان آنها بال­های سفیدش را باز و بسته کرد. بوی عطر دل انگیزی در هوا پر شد. او از خدا پرسید: «خدایا، آیا کسی را می­خواهی بیافرینی، که دست به کارهای نادرست بزند و خونریزی کند؟» فرشته­ی دیگر، بال­های سفیدش را باز و بسته کرد. باز هم بر پیراهنِ آسمان، عطر تازه­ای نشست. او گفت: «چرا جانشینی خودت را به انسان گناهکار می­دهی، اما به ما که پاک و بی­گناه هستیم، نمی­دهی؟» صدایی مهربان از بالای آسمان­ها به پرواز درآمد. خداوند جواب داد: «من حقیقت­هایی را می­دانم که شما نمی­دانید!» فرشته­ها مثل همیشه از خدا اطاعت کردند، بعد به سجده افتادند و خدا را شکر کردند. ناوبری ماهواره­ای با استفاده از تجهیزات رایانه­ای، جدیدترین فن­آوری بشر در هدایت و ناوبری دریایی است.

[[page 15]]

انتهای پیام /*