
چند سال است که در کار نشر فعالیت می کنید ؟
از سال 1363 . بعد از تحصیلات ، شروع کار جدی ام در زمینه نشر کتاب بود .
در چه رشته ای تحصیل کرده اید ؟
حسابداری خبره ، دکترای مالیات بین الملل ، فوق لیسانس تجارت و بازرگانی ، فوق لیسانس مدیریت صنعتی ، دوره بازار پول و سرمایه و . . .
اینهایی که دارید می گویید هیچ کدام ربطی به کودک ندارد .
من از اول عمرم ادبیات و فرهنگ ایران را دوست داشتم و عاشق خواندن و نوشتن بودم . کتاب خواندن در خانواده ما یک سنت بود . در خیلی از خانواده ها چنین بود . وقتی دور هم جمع می شوند یکی از بزرگ های فامیل کتاب می خواند و بقیه هم گوش می کردند . سنتی خوب و پسندیده که متاسفانه رفته رفته کم رنگ شده است . مادربزرگم کتاب می خواند و ما گوش می کردیم و بعد درباره ی آن صحبت می کردیم . من از پنج شش سالگی عاشق خواندن و نوشتن بودم و اولین داستانم را در سن هشت سالگی نوشتم . نه ساله که بودم مسئولیت خواندن کتاب را از مادربزرگ گرفتم و رسما اعلام کردم که حالا دیگر من می خواهم کتاب بخوانم و شما باید بنشینید و گوش کنید ، خوب هم از عهده این کار برآمدم . در سن 12 سالگی فکر می کنم تمامی دیوان های شعر را خوانده بودم و چند تا از آنها را هم حفظ بودم .
اولین کتابی که خواندید کدام بود ؟
من به کتابهای تاریخی و بخصوص به تاریخ ایران علاقه زیادی داشتم و هر کتابی در این زمینه به دستم می رسید را می خواندم . اگر اشتباه نکنم اولین کتابی که خواندم « نبرد چالدران » بود ، هفت ساله بودم ، برایم سنگین بود ، کُند پیش می رفتم ، اما خواندمش .
چرا سنت خوب کتاب خواندن و درباره ی آن صحبت کردن کم رنگ شده است ؟
شاید بی توجهی ، شاید کم حوصلگی پدر و مادرها و شاید جدا شدن پدربزرگها و مادربزرگها از خانواده ها . امروزه در بیشتر خانواده های ما جای پدربزرگ و مادربزرگ ها خالی است .
و شاید دلیل دیگر هم شیوه جدید زندگی امروزه باشد . شاید این قدر امکانات زیاد شده که جایی برای . . .
گمان نمی کنم . در آن دوره هم اگر امکانات به اندازه امروز نبود اما کم هم نبود . رادیو بود . تلویزیون بود ، سینما و تئاتر و کنسرت بود ، اما کتاب جایگاه خودش راداشت . لطف و زیبایی کتاب خواندن
کشتی های مردم فنیقی در سراسر دریای مدیترانه مشهور بود . این کشتی ها فنیقیان را قادر می ساخت تا تجارت دریایی انجام دهند .
[[page 11]]
انتهای پیام /*