
گفت: « ستارهی بزرگمان را شکر که
یک نفر دیگر به جمع ما اضافه شد.»
ساعتی گذشت، تا اینکه ستارهی
زهره از آسمان ناپدید شد. ابراهیم
فوری برخاست و گفت: نه، این
ستاره خدا نیست. خدای واقعی نه
حرکت میکند نه پنهان میشود،
من خدای شما را نمیپرستم.»
صدای پچپچ مردها بلند شد.
او چه میگوید. نکند خدای واقعی
یک خدای دیگر است!
- آری راست میگوید، پس خدای ما کجا رفت!
پیرمرد که عصبانی بود فریاد زد:
« از اینجا برو پسرک بد جنس! به
حرف او گوش ندهید. برو... برو ای
دشمنِ خدای ما!»
ابراهیم از آنجا رفت. او در آن روز با
ماهپرستان و خورشید پرستان هم دیدار
کرد اما این ماجرا دوباره تکرار شدو ابراهیم با آنها
بحث کرد. اما آنان عصبانی شدند و گفتند: «تو دروغ
میگویی، تو دشمن مایی!»
ابراهیمِ نوجوان پیش آنها نماند.
نام جنگنده: پامپا 63
کشور سازنده: انگلستان
تیپ: جنگنده دو نفره پیشرفته
موتور: گارِت
حداکثر سرعت: 750 کیلومتر بر ساعت
تجهیزات: اسلحه DEFA
- حمل 1160 کیلوگرم بمب
[[page 9]]
انتهای پیام /*