مجله کودک 334 صفحه 9

کد : 121037 | تاریخ : 28/02/1387

گفت: « ستاره­ی بزرگمان را شکر که یک نفر دیگر به جمع ما اضافه شد.» ساعتی گذشت، تا این­که ستاره­ی زهره از آسمان ناپدید شد. ابراهیم فوری برخاست و گفت: نه، این ستاره خدا نیست. خدای واقعی نه حرکت می­کند نه پنهان می­شود، من خدای شما را نمی­پرستم.» صدای پچ­پچ مردها بلند شد. او چه می­گوید. نکند خدای واقعی یک خدای دیگر است! - آری راست می­گوید، پس خدای ما کجا رفت! پیرمرد که عصبانی بود فریاد زد: « از این­جا برو پسرک بد جنس! به حرف او گوش ندهید. برو... برو ای دشمنِ خدای ما!» ابراهیم از آن­جا رفت. او در آن روز با ماه­پرستان و خورشید پرستان هم دیدار کرد اما این ماجرا دوباره تکرار شدو ابراهیم با آن­ها بحث کرد. اما آنان عصبانی شدند و گفتند: «تو دروغ می­گویی، تو دشمن مایی!» ابراهیمِ نوجوان پیش آن­ها نماند. نام جنگنده: پامپا 63 کشور سازنده: انگلستان تیپ: جنگنده دو نفره پیشرفته موتور: گارِت حداکثر سرعت: 750 کیلومتر بر ساعت تجهیزات: اسلحه DEFA - حمل 1160 کیلوگرم بمب

[[page 9]]

انتهای پیام /*