
من تعجب کردم که میگویند از آبی که کسی
از آن مصرف نمیکند، زیاد استفاده نکنید. بعداً
فهمیدمکه آقا در مورد برقی که برای آب آوردن
از چاه مصرف میشد، ملاحظه می کنند. ایشان خیلی
مقید بودند که در هیچ زمینهای اسراف نشود. اگر
میدیدند که چیزی خوراکی در سطل زباله ریخته
شده، بسیار ناراحت میشدند و اعتراض میکردند
که چرا خوراکی در سطل ریختهاند.
یکبار هم ما سالنی ساخته بودیم که حضرت امام
هفتهای یک بار برای روضه به آنجا تشریف بیاورند.
وقتی خواستیم پردهها را نصب کنیم، مقداری
پردهها اضافه داشتند. امام فرمودند: «اینها چیه؟»
عرض کردم: «پرده دوزیها میدوزند دیگر
آقاجان!» امام بعداً به مرحوم حاج احمد آقا فرموده
بودند:
طاغوت، یکدفعه طاغوت نشد. هر روز یک
چیزی، یک تجملی در زندگیش پیدا میشود.
یک روز ماشینش را عوض کرده، ماشین بهتر.
فرشش را عوض میکند، فرش بهتر. خانهاش
را عوض میکند، خانه بهتر. به جایی میرسد
که دیگر قانع نیست و سر به طغیان برمیدارد.
طاغوت از اینجا سرچشمه میگیرد.
با تمام نیروی بخار به پیش!
اولین قطار که با نیروی بخار حرکت میکرد توسط شخصی به نام
«ریچارد تروتیک» در سال 1808 میلادی ساخته شد. او چهار سال پیش
از این تاریخ، اولین لوکوموتیو جهان را هم ساخته بود اما نتوانسته بود
به خوبی آن را به حرکت درآورد. این لوکوموتیو توانایی حمل زغال
سنگ و نقل و انتقال 70 نفر را هم دارا بود. «اگه میتونی منو بگیر»
نامی بود که مردم به این اولین قطار داده بودند!
[[page 5]]
انتهای پیام /*