
«پدر جان، من خیلی دوست دارم که همیشه چند پرنده را در کنارم داشته باشم. اگر ممکن است ، شما چند قفس برایم تهیه کرد تا بتوانم چند تایی از آنها ا د اتاقم نگه داری کنم و از دیدنشان لذت ببرم!»
پدر نگاهی به مادر کرد و پس از چند دقیقه سکوت گفت: « فکر خوبی است، ولی یک شرط دارد!»
گلناز پرسید: « چه شرطی؟ »
پدر گفت: « من فردا برایت چند قفس می خرم. اما تو هم تمام روز را در اتاق خودت بمانی و اجازه بدهی مادرت در آنجا به تو غذا بدهد و عصر هم برای بازی، با دوستانت نروی .... خلاصه یک روز کامل را در اتاقت بمانی.»
گلنار با تعجب گفت: « پدر جان ، مگر من کار بدی کرده ام که باید یک روز را در اتاقم زندانی باشم؟»
 موضوع تمبر:  نمایی از ساختمان در یوگسلاوی
 قیمت :  2 واحد
 سال انتشار:   1968
  [[page 34]] 
                
                
                انتهای پیام /*