مجله کودک 410 صفحه 34

کد : 123104 | تاریخ : 07/09/1388

دست می آورد، بتواند در مخارج خانه به مادرش که به سختی می توانست کار کند، کمک کند. اگر فرصتی هم پیدا می شد، عادل به اهالی دهکده در کارهایشان کمک می کرد. به همین دلیل مردم دهکده او را خیلی دوست داشتند. عادل پسر مهربانی بود و دهکده جنگل، کلبه، مدرسه و هم شاگردیهایش را خیلی دوست داشت. او بیشتر از همه مادرش را دوست می داشت و همیشه از خداوند می خواست زودتر بزرگ شود و با کار و تلاش ، بتواند پول بیشتری به دست آورد تا مادرش این قدر خسته نشود. با این حال آنها زندگی ساده و خوبی داشتند. تا اینمکه یک روز وقتی عادل مثل همیشه در جنگل مشغول جمع آوری هیزم بود و دوستان کوچکش، یعنی پرندکان زیبا، برایش آواز می خواندند تا با او شادی و نشاط بیشتری کار کند، اتفاق عجیبی افتاد! او نمی توانست قسمتی از یک ریشه قدیمی و خشکیده ای را که هنوز در زمین فرو مانده بود بیرون آورد و زمانی که با تلاش بسیار آن را از جا کند، گودال بزرگ و عمیقی ایجاد شد. علوم بنیادی مطالعه هسته اتم ها برای فهمیدن انرژی زیادی که در آنجا وجود دارد، موضوع علوم هسته ای یا بنیادی است.

[[page 34]]

انتهای پیام /*