مجله کودک 423 صفحه 39

کد : 123638 | تاریخ : 08/12/1388

از بس که به صفحه اون تلویزیون نگاه کردم چشمام چار تا شد. مردم هم که هیچ ملاحظه ما بچه ها رو نمی کنن. همچین به شیشه ها چسبیدند که اصلا نمی شه اون تو رو دید... دایی منو بغل کرد تا من هم بتونم اون تو رو ببینم. هم خیلی دوست داشتم برم بغلش و هم این که دلم نمی اومد. آخه اون بنده خدا کمرش خیلی درد می کنه... خب می گین چکار کنم؟ دوست داشتم همین که بابام از اون میاد بیرون زودی ببینمش. آخه چهار ماهه که ندیدمش. دایی :«نخیر ، نیومد. بیا یه سری بزنیم به اطلاعات فرودگاه.» دایی :« خانم ببخشید، قرار بوده ساعت یک و نیم هواپیمای « کیف» بنشینه. الان ساعت نزدیکه سه شده ولی مسافرمون...» اطلاعات پرواز: « مگه تابلو رو نخوندید. پرواز کیف با مدت زمان نامعلوم تاخیر داره.»بیاین دیدین. نمی دانم چرا هر دفعه باید یه چیزی بشه که خوشحالی آدم رو خراب کنه. میون این همه پرواز باید پرواز بابای من... رویا:« ای داد بیداد. دیدی چی شد دایی جون؟ تاخیر با مدت زمان نامعلوم دیگه یعنی چه؟ یعنی اینکه اصلا معلوم نیست بابا کی میاد؟پس حالا چکار کنیم؟ تا کی باید وایسیم؟ نکنه بابا حالا حالاها نیاد؟ دایی:«رویا جان، من خسته شدم بیا بریم یه جا بشینیم.» رویا:« شما برین رو اون صندلیه بشینین تا یه کم خستگی تون ... دربره.من دلم طاقت نمی گیره بشینم. تو سالن یه چرخی می زنم و می گردم. خیالتون راحت باشه. مواظبم . از سالن بیرون نمی رم.» نام: دویل زیانوس محل اصلی رویش: مرکز پرو اندازه گل: 10 سانتی متر

[[page 39]]

انتهای پیام /*