مجله کودک 484 صفحه 17

کد : 125584 | تاریخ : 14/03/1390

تا شب ما کارمان شده بود جادوگری یا به قول تورج جاروگری! من با جارو میزدم به دیوار و تخت و اسباببازیهای تورج و میگفتم: وای یه اسباببازی اون زیرهاست! تورج هم میرفت و اسباببازیهای جدید را از زیر تخت بیرون میآورد. همانهایی که من و مامان خریده بودیم. مامان از کارهای ما خیلی خندهاش گرفته بود و به من میگفت: آفرین! عجب فکری آفرین! میگفت: خوب تورج! بیبیدی، بابیدو! بووووووو! تورج هم یک اسباببازی جدید پیدا میکرد. نیروی کماندوی ارتش آفریقای جنوبی- دهه 90 میلادی

[[page 17]]

انتهای پیام /*