ماشین زرد بابا عباس علی سپاهی یونسی بابا خرید دیروز یک دانه وانت زرد وقتی به خانه آمد من را سوار آن کرد. چرخی زدیم در شهر با وانتش دوتایی افسوس! کرد بابا یک لحظه اشتباهی. افسر ارتش سرخ شوروی- مسکو- سال 1941