همایش بزرگداشت یکصدمین سالگرد میلاد حضرت امام خمینی (س)

امام خمینی، انقلاب اسلامی و توسعه

کد : 126045 | تاریخ : 24/07/1395

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

امام خمینی، انقلاب اسلامی و توسعه

‏آمادو وات‏‎[1]‎

‏من امروز از اینکه در اینجا هستم تا بتوانم به عنوان نمایندۀ کشورم در این‏‎ ‎‏اجلاس شرکت کنم، خوشحالم. من اهل سنگال هستم، کشوری که مردم‏‎ ‎‏آن بسیار علاقه مند به جوامع اسلامی سراسر جهان هستند. موضوعی که‏‎ ‎‏امروز قرار است من در بارۀ آن صحبت کنم «امام خمینی، انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏و توسعه» است.‏

‏     نیروهای واقعاً متخاصمی در جهان بر ضد مذاهب قیام کردند،‏‎ ‎‏مذاهبی که در مقابل این جهان بسیار گسترده، در محاق قرار گرفته، و در‏‎ ‎‏غرب به نابودی کشیده شده اند. از آنجایی که پیگیری توسعه ماقبل‏‎ ‎‏اقتصاد که در جهان تجارت اتفاق افتاده است و هر روز اوضاع آن به‏‎ ‎‏وخامت می گراید، به هنگام طرح مساله توسعه و پیشرفت، مذهب در‏‎ ‎‏فشار و تنگنا قرار می گیرد؛ در چنین وضعیتی می بینیم که ایستادگی در‏‎ ‎‏مقابل دین ستیزان چقدر حائز اهمیت خواهد بود. امام خمینی با شور و‏‎ ‎
‎[[page 77]]‎‏حرارت فراوان از مسلمانان جهان می خواهد تا در مقابل این خودبینی‏‎ ‎‏تاریخی آنان بایستند.‏

‏     انسان چگونه می تواند انقلاب اسلامی را معنی کند؟ آیا انقلاب یک‏‎ ‎‏ایمان زاینده است؟ و یا قوانین کهنه ای بیش نیست؟ و یا انقلاب حاصل‏‎ ‎‏یک تعصب دینی خشک و برگشت به عقب است که نمی تواند از عقاید‏‎ ‎‏اسلامی دفاع کند؟‏

‏     آیا انقلاب توقف است، و یا موتور حرکت توسعه به شمار می آید؟‏‎ ‎‏نقش انقلاب در مباحثی که جهان امروز با آن مواجه است، چیست؟ نقش‏‎ ‎‏آن در جهان رو به توسعه و پیشرفت تمدن علمی، و تمدنهای فن ورزانه‏‎ ‎‏چیست؟ ایدئولوژیستها سعی می کنند خود را مادیگرا معرفی کنند و مردم‏‎ ‎‏را از داکار (پایتخت سنگال) تا جاکارتا (پایتخت اندونزی) از خود بیگانه‏‎ ‎‏کنند. دیدگاه تاریخی و جامعه شناختی اسلام چیست؟ انقلاب، انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی به چه نحوی می تواند در جهانی که بحرانها آن را متزلزل ساخته‏‎ ‎‏است، مطرح گردد؟ انقلاب چگونه می تواند در حل تمام درگیریها نقش‏‎ ‎‏داشته باشد و بر تمام انفعالها فائق آید؟‏

‏     اگر معنی جهانی انقلاب را در نظر بگیریم، پیامی را در قرآن مشاهده‏‎ ‎‏می کنیم مبنی بر آنکه ما باید انقلاب کنیم و با دیدی توسعه نگرانه به‏‎ ‎‏انقلاب خود که اساسی و همیشگی است، ادامه دهیم. این انقلاب باید به‏‎ ‎‏نفع امت اسلامی که هر روز واقعیتر، بزرگتر، قویتر و زیباتر می باشد، به‏‎ ‎‏اجرا در آید.‏

‏     ظهور امام خمینی در پایان قرن اخیر، در جایگاه آغازگر لایق انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی اثر خود را بر جای گذاشت. وی باب یک تفسیر نوین از زندگی را‏‎ ‎‏گشود و در همان مرحلۀ آغازین تصمیم گرفت با قدرتهای غیر دینی‏‎ ‎


‎[[page 78]]‎‏درافتد و برای گسترش و توسعۀ جامعه دینی، و برخورد منطقی با‏‎ ‎‏نوآوریها و تجدد طلبیها راهی پیدا کند. امام خمینی به منظور تعیین‏‎ ‎‏سرنوشت و ساختن جامعۀ آرمانی اسلامی پیشنهاد داد که هر کس باید‏‎ ‎‏یک بار دیگر باب اجتهاد را برای خود بگشاید تا جامعه بتواند تحولات‏‎ ‎‏معاصر را که هر روز با آنها مواجه می شود، پذیرا باشد. وی همچنین به‏‎ ‎‏منظور از بین بردن فاصله در جهان، سعی کرد برای رهایی از تحجرگرایی‏‎ ‎‏و افراطی گری که پدیدۀ انقلاب را تخریب می کند و در گذشته ناکارآمدی‏‎ ‎‏خود را نشان داده است، راهی پیدا کند؛ و معضلاتی نظیر خودفروشی و‏‎ ‎‏هرزگی زنان و جوانان، بیکاری، گرسنگی، جهل و... را از بین ببرد.‏

‏     حالا بیاییم راجع به مفهوم توسعه و انقلاب صحبت کنیم که نقل‏‎ ‎‏محافل تحصیلکرده هایی است که در غرب تربیت شده اند. این‏‎ ‎‏روشنفکران تحصیلکرده در غرب به طور خودکار سعی می کنند مفهوم‏‎ ‎‏آنچه را که در غرب تکرار می شود، به فرهنگ شرق منتقل کنند. این قبیل‏‎ ‎‏افراد سعی کرده اند بدون هیچ گونه ملاحظه توقعات و انتظارات تاریخی و‏‎ ‎‏یا اهدافی که برای آنها وجود دارد، به این عمل دست بزنند.‏

‏     توسعه چیست؟ عبدالله واید که پدر رئیس مجلس سنگال، و استاد‏‎ ‎‏دانشگاه در شرق کشور، و نیز سردستۀ مخالفان دولت به شمار می رود،‏‎ ‎‏مدافع سرسخت ساختار حکومتی، و متوازن کنندۀ نیروهای فعال‏‎ ‎‏اجتماعی است. اجرای این طرح به معنی توجه به عوامل زمینی، و نیز‏‎ ‎‏موثر دانستن نقش عوامل روحانی و الهی است. تحقق این امر تنها از طریق‏‎ ‎‏کاهش فاصله میان مطالبات و آرزوها از یک طرف، و ابزارهای تحقق آنها‏‎ ‎‏از طرف دیگر است. هدف اسلام چیزی بین توسعه جهانی  ـ که آن را‏‎ ‎‏مطرح کردم ـ و برجسته کردن عناصر، یعنی عناصر انقلابی که برای همه‏‎ ‎
‎[[page 79]]‎‏اجزای تاریخی قابل اجراست، می باشد. راه حل این مساله، آگاهی و‏‎ ‎‏بیداری معاصر دینی در مقابل سیاستهای بشری است که آن زمان که با‏‎ ‎‏موضوعات توسعه ربط پیدا کرده، به وحشیگری و اعمال غیرانسانی نیز‏‎ ‎‏تبدیل شده است.‏

‏     از آنجایی که همیشه بر مفاهیم مادی گرایانه تاکید شده است، اسلام‏‎ ‎‏نیز به رویکردهای اقتصاد، توسعه و رشد توجه کرده است. توجه به حل‏‎ ‎‏این مسائل زمانی مطرح شد که در علوم محض، آرزوی یک انسان شناسی‏‎ ‎‏معنوی پدید آمد که این علوم محض، خودشان را با همۀ موارد نظارتی با‏‎ ‎‏یک انسان شناسی معنوی سهیم می دانند. من به آنچه دبیرکل سابق‏‎ ‎‏یونسکو که گفته بود: «توسعه یک روند چند شکلی و یک روند جهانی‏‎ ‎‏است؛ در حالی که اقتصاد، و اقتصاد در مفهوم کلی آن در جای خود مهم‏‎ ‎‏است، و برای حل همه مسائل کفایت می کند،» اطمینان دارم.‏

‏     دو معنی برای توسعه وجود دارد که این دو مفهوم نیز دو وجه مشترک‏‎ ‎‏دارند که با مفهوم مادی گرایانۀ اقتصاد مغایرت دارند. این مفهوم‏‎ ‎‏مادی گرایانه با تمام پویایی آن وارد مفهوم توسعه نیز شده، و دیگر‏‎ ‎‏مدلهای توسعه را نفی می کند. این مفهوم جدید تحت شکلهای امپریالیزم،‏‎ ‎‏و یا بهره برداری امپریالیستی از امکانات چند رسانه ای، استعمار و‏‎ ‎‏تخریب وحشیانه و از بین بردن منابع طبیعی قصد دارد تمام جنبه های‏‎ ‎‏پویای اقتصاد را، نظیر بهره برداری از طبقات اجتماعی ـ که دیگر طبقات‏‎ ‎‏نظیر کارگران و کشاورزان را تا این حد به زیر سلطه خود در آورده است ـ‏‎ ‎‏از معنی و مفهوم بیندازد.‏

‏     این مفهوم جدید همچنین بنا دارد جوامع مصرف گرایی ایجاد کند که‏‎ ‎‏در آنها تولید، نیازهای واقعی انسان را تعیین می کند؛ و در معمولترین‏‎ ‎


‎[[page 80]]‎‏شکل آن، جامعه را قادر می سازد علیه امپریالیزم و همچنین امپریالیزم‏‎ ‎‏فن آوری که صرفاً به سودآوری، و نیز به تبع آن، به منافع کوتاه مدت‏‎ ‎‏سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیکی خود می اندیشد، مبارزه کند.‏‎ ‎‏امام خمینی از این نظام اقتصادی تبرّی جُست و انقلاب اسلامی را در‏‎ ‎‏ایران شکل داد. انقلاب اسلامی در سراسر جهان موفق سر بر آورد و در‏‎ ‎‏توسعه بخشیدن به ایران نیز موفق بود. امام خمینی در کار خود از آن جهت‏‎ ‎‏که به مردم خود توجه داشت، موفق بود. ما می توانیم بگوییم که برآنیم‏‎ ‎‏مفهوم توسعه را مطابق با یک مدل بومی انتخاب کرده، و ضمن مخالفت با‏‎ ‎‏مدل غیربومی آن با انجام تحقیقات مداوم که در پی ایجاد توازن میان این‏‎ ‎‏دو است و این توازن همچنین باید یک توازن مجزای از دیگری باشد و‏‎ ‎‏انسان بتواند از لحاظ فرهنگی بین آنها فرق قائل شود و در عین حال‏‎ ‎‏نیازهای فرد را برآورده سازد.‏

‏     از آنجایی که انسان آرزو دارد کشوری یکپارچه و متحد برای خود‏‎ ‎‏داشته باشد، لذا این اهداف باید از جمله اهداف فرهنگی توسعه باشد؛ و‏‎ ‎‏اسلام در اینجا سعی می کند روی این اهداف معامله کند. این اهداف باید‏‎ ‎‏روح تمام موضوعات توسعه و رشد باشد تا موضوعاتی صحیح و قابل‏‎ ‎‏اعتنا بشود و بتواند توسعه اقتصادی را در ذیل این اهداف قرار دهد. این‏‎ ‎‏همان چیزی است که به لطف خدا نصیب ما می گردد. یک بار دیگر‏‎ ‎‏می خواهم بگویم که خداوند ـ سبحانه و تعالی ـ شما را از خاک آفرید و‏‎ ‎‏شما را به صورت قبیله ها در آورد، شما را از خاک، این مفیدترین عنصر‏‎ ‎‏حیات آفرید. قرآن همچنین می افزاید شما باید تمام فنون را فرا گیرید.‏‎ ‎‏امام خمینی می گفت که شما هرگز نباید این وعده را فراموش کنید، و نیز‏‎ ‎‏همواره این موضوع را به مردم یادآوری می کرد و می گفت لازم است شما‏‎ ‎
‎[[page 81]]‎‏به خود بیایید و خود را به این پیمان متعهد بدانید.‏

‏     تمام اهداف توسعه از قبل تحت کنترل ایده هایی قرار دارد که از لطف‏‎ ‎‏خداوند رویگردان هستند. الطافی که در همگان انگیزه ایجاد می کند تا با‏‎ ‎‏همۀ سلطه های رسمی، برای بهبودی وضع مادی مبارزه کنند؛ اما بهبودی‏‎ ‎‏وضع معنوی از امور مطلوبی است که موجب توسعه و پیشرفتی می شود‏‎ ‎‏که امروزه در غرب، در جهان به اصطلاح سوسیالیست معرفی می شود و‏‎ ‎‏همچنین نتایجی به بار می آورد که امروزه شاهد آن هستیم. روژه گارودی‏‎ ‎‏می گوید: به زودی شاهد خواهیم بود که دیگر هیچ چیز باقی نمانده است‏‎ ‎‏و دیگر ارزشها قاطعانه حفظ نخواهد شد و برای پیشرفت، فقط جنگ و‏‎ ‎‏مبارزه باقی می ماند. اینجا جهانی است که نسبت به همگان خشم گرفته‏‎ ‎‏است و...‏

‏     متاسفانه در اینجا مجبورم به علت کمبود وقت سخنرانی ام را خلاصه‏‎ ‎‏کنم و هر چه سریعتر آن را به پایان برسانم و موفق به بیان تمامی‏‎ ‎‏خواسته های خود نشوم. در اینجا ناچارم نکات عمدۀ مطالبم را بیان کنم؛‏‎ ‎‏و نسخۀ کامل سخنانم را در پایان جلسه توزیع خواهند کرد. باید بگویم که‏‎ ‎‏چگونه ایرانی ها توانستند به صورت معجزه آسایی بر قدرت نیروهای‏‎ ‎‏امریکایی فائق آیند؛ و چگونه امام توانست ایران را از تحت سیطرۀ امریکا‏‎ ‎‏خارج کند.‏

‏     شاید شما به خوبی به یاد داشته باشید که یکی از عمده ترین عوامل‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب، وجود ارتش ملی بود که امریکا در طی سالهای 1960 تا‏‎ ‎‏1980 آن را به عنوان ژاندارم منطقه خلیج فارس معرفی کرده بود؛ و این‏‎ ‎‏خود مبلغ دو میلیارد دلار برای امریکا عایدی داشت. دومین عامل‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی آن بود که امریکا ایران را ژاندارم خلیج ‏‏[‏‏فارس‏‏]‏‏ قرار داده‏‎ ‎
‎[[page 82]]‎‏بود و همزمان میلیاردها دلار از تهران به خانه خود می برد. در میان عوامل‏‎ ‎‏ایجاد کنندۀ انقلاب، یکی ساواک یا پلیس سیاسی شاه بود که چهارصد‏‎ ‎‏کادر عالیرتبه، و بیش از پنج هزار مخبر در تهران داشت که ایجاد ترور و‏‎ ‎‏وحشت می کردند. این عامل به همراه فشار نظام و فساد نیروی پلیس،‏‎ ‎‏عامل عمده ای در به فقر کشاندن مردم بود و نقش عمده ای در ایجاد‏‎ ‎‏شرایط وخامت بار در جامعه داشت و با همین حال همه چیز سازماندهی‏‎ ‎‏می شد.‏

‏     در این زمان بود که امام خمینی فرمان داد امریکا باید تا خارج از‏‎ ‎‏مرزهای کشور به بیرون رانده شود؛ و سلطنت نیز باید از بین برود؛ و این‏‎ ‎‏شعاری نبود که از دهان عامۀ مردم ایران شنیده شده باشد. مردم سعی‏‎ ‎‏می کردند خود را برای تحقق این امر بسیج کنند. مردم به این نتیجه‏‎ ‎‏رسیدند که باید با زور از این رژیم سلطنتی خلاص شد و این میل انقلابی‏‎ ‎‏در همه اقصای کشور، از شرق تا غرب آن به وجود آمد. همچنان که‏‎ ‎‏مدرس شیرازی منتقدانه به اقدام شاه ـ که سعی می کرد ایران را مدرن‏‎ ‎‏سازد ـ اعتراض کرد که چگونه شاه می تواند ایران را مدرن سازد در حالی‏‎ ‎‏که تمام تحصیلکردگان خود را به زندان افکنده و یا به قتل می رساند. مردم‏‎ ‎‏ایران که ابزار دست منفعل قدرت حاکمه قرار گرفته بودند، فهمیدند که در‏‎ ‎‏واقع، مدرن شدن واقعی این است که بیاموزند چگونه انتخاب کنند، و یاد‏‎ ‎‏بگیرند که چگونه انتقاد کنند و چگونه در مقابل بی عدالتی و فشار، مبارزه‏‎ ‎‏و مقاومت کنند.‏

‏     مبارزه حضرت امام در مقابل سلطنت و رژیم شاه منجر به تبعید ایشان‏‎ ‎‏شد؛ و در سال 1979 (1357) بود که امام به ایران بازگشت؛ و در همین‏‎ ‎‏زمان بود که آن رویداد عظیم به وقوع پیوست و طی آن مردم بدون اسلحه‏‎ ‎
‎[[page 83]]‎‏در مقابل نیروهای مسلح شاه ایستادگی کردند؛ آنها به پادگانها حمله‏‎ ‎‏کردند و با اسلحه هایی که از همان پادگانها به دست آوردند، با نیروهای‏‎ ‎‏شاه مبارزه کردند و به این ترتیب به سلطنت و خونریزی پایان دادند. در‏‎ ‎‏همین زمان بود که امام شیوۀ جدیدی را آغاز کرد و راه ورود ایران را به‏‎ ‎‏گروه کشورهای در حال توسعه باز کرد. او کاری کرد که ایران جزو‏‎ ‎‏کشورهای توسعه یافته قرار گرفت؛ و از ماه مارس همان سال نیز امنیت در‏‎ ‎‏کشور برقرار شد و امام توانست رژیم جدید را در همان ماه مستقر کند.‏‎ ‎‏امام بر مبنای پیگیری اصول انقلاب، فرصت را برای همگان ـ که کسب‏‎ ‎‏آزادی و مشورت با یکدیگر را به همراه داشت ـ مهیا ساخت. کار او‏‎ ‎‏برقراری قسط، و تقسیم عاقلانۀ سرمایه، و همچنین تقسیم عادلانۀ علم و‏‎ ‎‏عزت در میان مردم بود و بر اساس همین اصول توسعه یافته بود که‏‎ ‎‏امام خمینی انقلاب را پایه ریزی کرد؛ و بر اساس همین اصول هم بود که‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی توانست در به دست گرفتن حاکمیت کشور موفق شود؛ و‏‎ ‎‏این ناشی از توسعۀ اصل برابری و تکامل و پیشرفت و اخوت و تضمین‏‎ ‎‏احترام به حقوق مردم بود.‏

‏     امام خمینی انقلاب اسلامی را خلق و رهبری کرد. یکی از عناصر مهم‏‎ ‎‏تکامل جهانی انقلاب، آگاهی اسلامی بود؛ و در قاموس سیاسی و‏‎ ‎‏اخلاقی و معنوی مردم کلماتی رایج گشت که به تمام مستضعفین جهان‏‎ ‎‏قدرت، غرور و عزت بخشید. آنهایی که علیه اسلام بودند این انقلاب را‏‎ ‎‏به عنوان یک پیروزی کاملاً منظم اعلام کردند و اعلان کردند که وقوع‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی میسر نبود مگر با لطف و رحمت خداوند، و فداکاری‏‎ ‎‏جوانان که با تکیه بر جنبه های متعالی اسلام توانسته بودند در ایران،‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی را پدید آورند و بنابر تعالیم اسلام این تنها راهی بود که‏‎ ‎
‎[[page 84]]‎‏آنها بتوانند یک انقلاب اسلامی را پدید آورند.‏

‏     انقلاب اسلامی در همه جا پیروز بود و سعی کرد جهان را برای فرار از‏‎ ‎‏این بی عیب و نقصی کور خارج کرده، و آن را به یک مدل برتر رهنمون‏‎ ‎‏شود؛ و در یک کلام اینکه آنها را یاری کرد تا از فرهنگ تحمیل شده از‏‎ ‎‏خارج نجات یابند؛ لذا انقلاب اسلامی می تواند ما را یاری کند تا این نقص‏‎ ‎‏عمده را درک کنیم و ارزش علوم و تکنیکهای غربی را دریابیم،‏‎ ‎‏تکنیکهایی که همواره سعی کردند ما را تابع اهداف غایی اسلامی قرار‏‎ ‎‏دهند؛ و دین برای نجات بشر در این قرن بیست و یکم متوازن و عادلانه‏‎ ‎‏باشد. من خود با تعالیم امام خمینی(س) آشنا هستم. ایشان به ما آموختند‏‎ ‎‏که «اگر خود را با اسلام وفق دهیم، در نتیجه اسلام پیروز خواهد شد و‏‎ ‎‏خواهد توانست نظم جهانی را بعد از گذشت قرنها به آن بازگرداند».‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏


‎[[page 85]]‎

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 86]]‎

  • )) اهل سنگال؛ دارای تحصیلات در رشته حقوق که کتابهای زیادی به رشته تحریر در آورده است.

انتهای پیام /*