سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلوة والسلام علی رسول الله و علی آله الاطهار
بسیار خشنود و خوشوقتم که به مناسبت یکصدمین سال ولادت حضرت امام، و در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی عظیم ایران در جمع شما عاشقان و شیفتگان آن امام بزرگوار، و در این جشن و مجلس با شکوه شرکت می کنم. من از کشوری می آیم که با این سرزمین هزاران کیلومتر فاصله دارد؛ اما دلها و قلوب مردمشان با هم یکپارچه و متحّد است. همۀ ما از بیانات سخنرانان در این جلسه استفاده کردیم. آنچه می خواهم عرض کنم، بیان عوامل و علتهای پیروزی انقلاب اسلامی به طور خلاصه است. شما به طور حتم با تاریخ ایران قبل از انقلاب آشنایی دارید؛ ایران با داشتن مردمی مسلمان یکی از کشورهای زیر نفوذ ایالات متحده امریکا بود. آنچه در ایران به حساب نمی آمد رای، نظر، اعتقادات و باورهای دینی مردم بود. امریکایی ها بر تار و پود این کشور مسلط و
[[page 9]]حاکم بودند، و نهادهای اقتصادی و سیاسی و نظامی کشور در دست امریکا بود. بیش از چهل هزار مستشار امریکایی در کشور ما حضور داشتند و مناصب حساس را در قسمتهای مختلف اقتصادی و نظامی اشغال کرده بودند؛ و از طریق مجلس فرمایشی رژیم شاه، قانون ننگینی را بر کشور ما تحمیل کرده بودند. این قانون ننگین که کاپیتولاسیون نام داشت، به امریکایی ها و خارجیها اجازه می داد در همۀ نقاط کشور ایران آنچه می خواهند انجام بدهند؛ و اگر یک فرد امریکایی جرم و جنایتی در این کشور مرتکب می شد، محاکم قضایی ایران، حتی حق احضار او را نداشتند. تاریکی مطلق همۀ زوایای کشورمان را فرا گرفته بود؛ نفسها در سینه حبس شده بود؛ نور امیدی در هیچ جا به چشم نمی خورد. مردم آزادانه نمی توانستند عقایدشان را بگویند. عمل کردن به فرایض دینی در مجامع و در حضور مردم مایۀ خجالت بود. اختلافات طبقاتی در حد اعلای خودش بود. اقلیت محدودی در رفاه به سر می بردند؛ و بیشتر مردم در فقر و گرسنگی و بیسوادی دست و پا می زدند. به زنان که نصف جمعیت کشور را تشکیل می دادند، ستم بیشتری وارد می شد، از آنها استفادۀ ابزاری می کردند، شخصیت انسانی و اسلامی را از آنان گرفته بودند. همۀ قشرها تحت ستم بودند، از علمای دینی و مراجع تقلید تا اساتید دانشگاهها، و غیره.
هر کس وابسته به شاه بود، دربار پهلوی فقط از او استفاده می کرد. مردم دچار یاس و سرخوردگی شدید شده بودند؛ ناگاه در میان این تاریکی و ظلمت، نوری درخشید و همه جا را روشن کرد. فریاد بر سر ستمگر زمان در کشور ایران کشیده شد؛ طنین این فریاد پایه های حکومت پوشالی پهلوی را در هم ریخت؛ و مردم که ناجی خودشان را پیدا کرده
[[page 10]]بودند، پروانه وار گرد شمع وجودش جمع شدند؛ بخصوص که این ناجی و رهبر کسی بود که از نظر دانش فقهی و علمی سرآمد زمان بود. من در اینجا به یک نکتۀ اساسی اشاره می کنم و آن اینکه کسی که رهبری یک نهضت را به عهده می گیرد و می خواهد عهده دار یک حرکت عظیمی مانند انقلاب اسلامی ایران بشود، حتماً باید دارای ویژگیهای برجسته ای باشد. در تمام دوران زندگی قبل از انقلاب حضرت امام، یک نقطۀ ضعف به چشم نمی خورد؛ همه او را یک عالم برجستۀ حوزۀ علمیه، و صاحبنظر در فقه، فلسفه، حکمت، و حتی در ادبیات و شعر می دانستند، و در محضر درسش بیش از هزار نفر شرکت می کردند و هر روز از درس او استفاده می کردند؛ کلام و سخن او بر دلها می نشست، و آنچه می گفت از سوز دل می گفت. اولین ویژگی او شجاعت بی نظیرش بود؛ کسی که ترس و واهمه از دشمن داشته باشد، نمی تواند رهبری یک امت را به عهده بگیرد؛ خود ایشان می فرمود: والله من یک لحظه هم نترسیدم ؛ حتی زمانی که مامورین ساواک در سال 1342 برای دستگیری او به قم آمده بودند، زمانی که ایشان را با ماشین به تهران می بردند، خود حضرت امام می فرماید: که آنها می ترسیدند، و من آنها را دلداری می دادم. هر چه از زمان مبارزه می گذشت، رشادت و شجاعت این مرد بزرگ برای مردم بیشتر نمایان می شد. این مرد بزرگ، اولین کاری که کرد دشمن را به مردم شناساند؛ او با عوامل فردی چندان کاری نداشت و مستقیماً ریشۀ کفر و ستم را هدف قرار می داد و مردم را متوجه کانون ظلم و فساد، یعنی امریکا و اسرائیل می کرد. او در همان روزهای اول مبارزه می گفت: دشمن خطرناک و اصلی ما امریکا و اسرائیل است؛ و بدین ترتیب مردم را متوجه این خطر عظیم کرد؛ و چه خوب دشمن اصلی را شناخته بود. در اینجا من
[[page 11]]به شما عزیزان عرض می کنم که همۀ بدبختیهای امت اسلامی از امریکا و اسرائیل است. شاید برای بعضیها این سوال پیش بیاید که چرا در حالی که امروز ایالات متحده با توسل به راههای مختلف سعی می کند با جمهوری اسلامی ایران رابطه برقرار کند، جمهوری اسلامی ایران جوابش را نمی دهد؟ کسانی که از سیاست اطلاع دارند، می دانند که امریکا با تشبث به وسایل مختلف می کوشد روزنه ای باز کند و به گونه ای با ایران رابطه برقرار کند؛ اما ایران دست رد به سینۀ او گذاشته است. بعضیها می گویند خوب شما هم قدری ملایمت داشته باشید، قدری سازش کنید، ما در جواب آنها می گوییم: ما پیرو قرآن هستیم، و قرآن به ما اجازه نمی دهد که با ظالم و ستمگر سازش کنیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[[page 12]]