مجله کودک 490 صفحه 18

کد : 126076 | تاریخ : 25/04/1390

سرش احساس کرد. سر بلند کرد و ایوان غول را دید که به او نزدیک میشد. زود به او سلام کرد و با تعجب گفت: «رفیق! این بار زود آمدی! هنوز کارها شروع نشده! تازه برف و یخ زمین آب شده!» ایوان گفت: «میدانم! من قصد دارم از خواب و استراحتم کم کنم و بیشتر هوشیار باشم تا سهم و بهرهی بیشتری ببرم! نخواستم از شریک عزیزم عقب بمانم!» یوسیفا با تعجب سری تکان داد و گفت: «عجب!... که اینطور!... آفرین، آفرین! فکر خوبی کردی! پس معلومه که هنوز هم با هم شریکیم، نه؟» ایوان گفت: «بله، چرا که نه!» یوسیفا گفت: «باشه! من حرفی ندارم. پس این بار هم نصف محصول از من، نصف محصول از تو!» ایوان گفت: «باشه، قبوله!» یوسیفا پرسید: «حالا بگو نصفهی روی زمین را میخواهی یا نصفهی زیرزمین؟» ایوان خواست تند جواب بدهد، اما از این کار پشیمان شد و کمی فکر کرد و گفت: «بگذار تا وقتی که محصول رسیده شد و خواستیم تقسیم کنیم، آن وقت سهم خودم را انتخاب کنم!...» (ادامه دارد) درخت بادام هندی دارای قسمت خوراکی آن است. درخت بادام هندی دارای گلهایی است که بسیار معطر است.

[[page 18]]

انتهای پیام /*