فصل چهارم : تبعید امام و انزوای انقلابیون

نامه ای به نخست وزیر

کد : 126363 | تاریخ : 16/08/1395

‏سال 43، رو به پایان بود، تصمیم گرفتم که در قم مانده و به کارهایم ادامه دهم. طبق ‏‎ ‎‏روال هر ساله تصمیم گرفتیم که سال 44 را همراه با پیام تبریک‌هایی شروع کنیم که ‏‎ ‎‏مساله تبعید آقای خمینی در آن گنجانده شده باشد. آن زمان، شروع سال نو، همراه با‏‎ ‎‏فرستادن کارت‌های تبریک بود؛ به گونه‌ای که در ایام نوروز صندوق‌های پستی پر بود ‏‎ ‎‏از پیام‌های تبریک به نزدیکان و دوستان. ما در واقع گام‌های زیربنایی و نخستین مبارزه ‏‎ ‎‏را در آن سال‌ها برداشته و به پیش آمدیم. سال 1344 را در حالی آغاز کردیم، که رهبر ‏‎ ‎‏و مرجع تقلیدمان در میان ما نبود. از این رو ناچار بودیم، که از راه دور رهنمودهای ‏‎ ‎‏ایشان را عملی ساخته و او را بهتر و بیشتر به ملت بشناسانیم.‏

‏شبی در منزل آقای کروبی، گرد هم آمدیم که شیوه‌های گوناگونی را برای آشنا‏‎ ‎‏کردن مردم با نهضت و مبارزه امام به دست آوریم. هرچند مردم ایران، آیت‌الله خمینی ‏‎ ‎
‎[[page 151]]‎‏را در نهضت پانزده خرداد نیک شناخته و از هدف‌های مبارزه آگاه شدند، با این همه ‏‎ ‎‏می‌باید بیش از آن ملت را در ارتباط با راه آیت‌الله خمینی قرار می‌دادیم، تا ذهن مردم ‏‎ ‎‏متوجه تبعید و حصر مرجع تقلیدشان شود. گروه‌های مردم باید بدانند که حکومت، ‏‎ ‎‏ظالم و خیانتکار بوده و به ساحت مقدس مرجعیت تجاوز آشکار کرده، و بی‌شک این ‏‎ ‎‏جسارت نابخشودنی است.‏

‏در این مرحله براساس برنامه‌ریزی و طراحی ‏‏آیت‌الله منتظری‏‏ و ‏‏آیت‌الله طاهری ‏‎ ‎‏اصفهانی‏‏، نامه‌ای خطاب به ‏‏هویدا‏‏ ـ نخست‌وزیر وقت ـ با امضای 53 نفر از مراجع و ‏‎ ‎‏روحانیون قم، در ارتباط با آیت‌الله خمینی و محل سکونت ایشان تنظیم شد.‏‎[1]‎‏این ‏‎ ‎‏حرکت در آن مقطع تاریخی و شرایط حساس، از جهات گوناگون تاثیر خوبی داشت. ‏‎ ‎‏از یک سو، روحیه طلاب و مردم را در جهت ادامه مبارزه تقویت می‌کرد؛ از سوی ‏‎ ‎‏دیگر به سردمداران رژیم می‌فهمانید که طلاب و فضلا و اساتید، همچنان پی‌گیر ‏‎ ‎‏سرنوشت رهبر خویش هستند.‏

‎[[page 152]]‎

  • . جهت آگاهی از متن این نامه، ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، ص 128.

انتهای پیام /*