فصل چهارم : تبعید امام و انزوای انقلابیون

هجوم شبانه به فیضیه

کد : 126369 | تاریخ : 16/08/1395

‏همه سعی ما در مبارزه با رژیم ستم‌شاهی، این بود که این شعله زبانه کشیده را هم‌چنان زنده نگاه داشته، و نگذاریم آتش به سردی یا خدای نکرده به خاموشی بگراید. از این رو، از تمام مناسبت‌ها بیش‌ترین بهره‌برداری داشتیم. مجالس را بستر روشنگری سیاسی می‌ساختیم. فاتحه‌خوانی، و یا سالگرد گرفتن برای یک شهید، در واقع یک ارزش بود، که به شفاف‌سازی اوضاع جامعه و وضعیت مظلومانه مبارزان در زندان‌ها کمک می‌کرد. ‏

‏نفس کار این بود، که به هر حال مبارزه ادامه داشته باشد، حال در مجلس ختم، یا در ‏‎ ‎‏زیر شکنجه، برای‌ ما فرقی نداشت. بدین‌سان همواره با رژیم در حال اصطکاک بوده و ‏‎ ‎‏هم‌چنان به فعالیت‌های انقلابی خود ادامه می‌دادیم. آری، چنین بود که حکومت یک بار ‏‎ ‎
‎[[page 159]]‎‏دیگر وارد عمل شد، و در تاریخ سی‌ام تیر 1345، شبانه به مدرسه فیضیه هجوم آورد.‏

‏ساواک با بهره‌گیری از تعطیلی درس‌های حوزه علمیه قم؛ برای محو شعارهای ‏‎ ‎‏سیاسی موجود در مدرسه فیضیه، و برداشتن تصویر آیت‌الله خمینی ـ که ما با تلاش ‏‎ ‎‏بسیار آن را نصب کرده بودیم ـ به فیضیه حمله کرد. شکستن درب حجره‌ها، و پاره ‏‎ ‎‏کردن عکس‌های حضرت امام خمینی در حجره‌ها از جمله اقدام‌های رژیم بود. از آن ‏‎ ‎‏پس، مدرسه علمیه حقانی نیز از تاخت و تاز رژیم بی‌بهره نماند.‏

‏صبح روز بعد متوجه جریان هجوم وحشیانه شدیم. ناگفته نماند که این هجوم‌ها در ‏‎ ‎‏حالی بود که آقایان منتظری و ربانی را با آن وضع دلخراش و نگران کننده دستگیر ‏‎ ‎‏ساخته، و مدت‌ها در زندان قزل قلعه بی‌آن که اجازه ملاقات داشته باشند، زندانی کرده ‏‎ ‎‏بودند. طلاب به عنوان اعتراض، به بی‌خبری از وضعیت این دو بزرگوار، مرتب به ‏‎ ‎‏منازل مراجع می‌رفتند. سرانجام آقای ابراهیم امینی، به عنوان نماینده حوزه علمیه، به ‏‎ ‎‏ملاقات آنان رفت. پس از ملاقات، وضع آنان را بسیار اسفناک به تصویر کشید.‏

‏گفتنی است که با تلاش مراجع قم، وضعیت این دو بزرگوار در زندان بهتر شد؛ ‏‎ ‎‏کم‌کم اجازه ملاقات به همسران و اقوام ردیف اول‌شان، مثل فرزند و خواهر و برادر ‏‎ ‎‏داده شد.‏

‎[[page 160]]‎

انتهای پیام /*