فصل پنجم : تبعید امام به نجف

بازگشت به ایران

کد : 126387 | تاریخ : 16/08/1395

‏این مرحله از مسافرت من به نجف که نخستین سفرم به عراق بود، یک سال و اندی به ‏‎ ‎‏درازا کشید. در این مرحله، ضمن شرکت در درس‌های خارج حضرت امام و آیت‌الله ‏‎ ‎‏علامه فانی اصفهانی، به رسالت انقلابی و سیاسی خود نیز عمل کردم. در ارتباط با‏‎ ‎‏زندانی شدنِ آیت‌الله منتظری و آیت‌الله ربانی، و نیز انتقال گزارش آن به مراجع نجف، ‏‎ ‎‏و همچنین درخواست چاره‌جویی از آنان، فعالیت‌هایی داشتم، به طوری که اقدام‌های ‏‎ ‎‏مراجع به آزادی آنان انجامید.‏

‏از این رو تصمیم گرفتم که به ایران بازگردم، تا از نزدیک از اوضاع سیاسی ایران و ‏‎ ‎‏حوزه علمیه قم آگاه شوم. از سوی دیگر، چون مشکل گذرنامه هم برطرف شده بود، ‏‎ ‎‏دلهره و دغدغه‌ای نداشتم. به ایران بازگشته و به قم آمده، و مشغول کارهای روزمره ‏‎ ‎‏خود شدم.‏


‎[[page 187]]‎‏هنوز چند روزی از ورودم به قم نگذشته بود، که ناگهان باخبر شدم، که آیت‌الله ‏‎ ‎‏حاج شیخ ‏‏محمد حسین خندق آبادی‏‏، در مراسم احیای شب بیست و یکم رمضان ‏‎ ‎‏1386، برابر با سیزدهم دی ماه 1345، بر اثر عارضه قلبی به رحمت خدا رفت. او ‏‎ ‎‏برادرزاده حاج شیخ ‏‏جعفر خندق‌آبادی‏‏، از روحانیون مبارز تهران بوده، و چند بار نیز ‏‎ ‎‏دستگیر و زندانی شده بود.‏‎[1]‎

‏همان‌گونه که پیش‌تر گذشت، طلاب انقلابی منتظر چنین رخدادهایی بودند، تا از آن ‏‎ ‎‏به سود انقلاب بهره‌برداری کنند. من در مراسم تشییع و مجلس ترحیم این عالم مبارز ‏‎ ‎‏شرکت داشتم. هر دو مراسم تبدیل به یک میتینگ سیاسی، بر ضد رژیم ستم‌شاهی شده بود. هنوز دو ماهی از بازگشتن من به قم و ایران نگذشته بود، که حال و هوای نجف ‏‎ ‎‏دوباره بر دل و جانم نشست به گونه‌ای که مصمم شدم دوباره به عراق بازگردم.‏

‎[[page 188]]‎

  • . درباره او، ر.ک: جام شکسته، ج 2، ص 118.

انتهای پیام /*