مجله کودک 498 صفحه 34

کد : 126566 | تاریخ : 19/06/1390

پسر قد کوتاه از این بابت ناراحت بود و رنج میکشید. او برای اینکه محبت پدرش را به دست بیاورد، سعی کرد همهی آموزشهایی که به او داده میشود را به خوبی یاد بگیرد. کمکم در جنگاوری، شمشیرزنی و دیگر هنرهای رزمی نمونه شد. ولی با این وجود باز هم از پدرش بیمهری میدید. یک بار پدرش بدجوری او را رنجانده بود. با برادرها به شکار رفته بود و حتی به او نگفته بود. فردای آن روز که تمام بزرگان مملکت و همچنین برادرهای دیگرش در تالار بزرگ قصر جمع بودند، پسر قد کوتاه نزد پدر رفت و گفت: «ای پدر، میدانم که قد بلند نیستم و صورت زیبایی هم ندارم. ولی از قدیم گفتهاند خردمند قد کوتاه بهتر از نادان قد بلند است. بلندی قد دلیل بر برتری و دانایی نیست.» پدر وقتی این حرفها را شنید، لبخندی زد و گفت: «راست میگویی. فکر میکنم با تو خیلی مهربان نبودهام. حالا بیا اینجا و در بالای مجلس بنشین.» حواصیلها از جانوران کوچک روی زمین تغذیه میکنند. این پرندگان در آسمان آهسته و بسیار زیبا پرواز میکنند و هنگام پرواز گردن خود را بالا میگیرند.

[[page 34]]

انتهای پیام /*