مجله کودک 503 صفحه 7

کد : 126744 | تاریخ : 23/07/1390

آمدم با همکلاسیها که باز لحظههایت را پر از شادی کنم در حیاط زنگ تفریح تو باز شادمان، احساس آزادی کنم  بعد از این- هرچند پاییز آمده - مدرسه! باغ بهاری دیگر آمدم تا گل کنم در دامنت ای که از خورشید و باران بهتری. یادش برود شب زبالههایش را بگذارد بیرون. اما یک روز صبح اتفاق بدی افتاد! وقتی آقای رفتگر مثل همیشه برای بردن زبالهها به اولین خانه روستا رفت چیز عجیبی دید. کیسه زباله باز شده بود و

[[page 7]]

انتهای پیام /*