مجله کودک 509 صفحه 6

کد : 127016 | تاریخ : 05/09/1390

عباسعلی سپاهی یونسی اسب‏و‏گاری اسب از گاری خود دلگیر است اسب از گاری خود بیزار است همهی زندگیاش یک جور است همهی زندگیاش تکرار است  توی تهران پر از آهن و دود اسب بیحوصله و غمگین است «کاش میشد که به ده برگردم» روز و شب ورد زبانش این است خواست تا تعبیر این خواب را پیدا کند. قبول کرد. آن وقت مرد اجازه گرفت و از قصر بیرون آمد و به سرعت خودش را به لانه مار رساند.

[[page 6]]

انتهای پیام /*