غزل

خِضر راه

کد : 127129 | تاریخ : 17/06/1395

خضر راه

چه شد که امشب از اینجا گذارگاه تو شد

مگر که آهِ من خسته خضر راه تو شد

بَساط چون تو سُلیمان و کُلبۀ درویش  نعوذبالله گویی ز اشتباه تو شد

کنون که آمدی و با چو من صفا کردی  بَساط فقر چو کاخ شه از پناه تو شد

شبی که ظلمتش از دود آه من بُد بیش  چو روزْ روشن از نور روی ماه تو شد

بگو به شیخ که امشب بهشت موعود است  نصیب من به عَیان خواه یا نخواه تو شد

تو شاه انجمن حُسن و «هندیِ» بیدل

هر آنچه هست ز جٰان خاک بارگاه تو شد

 

[[page 92]]

انتهای پیام /*