مجله کودک 510 صفحه 26

کد : 127207 | تاریخ : 12/09/1390

علیاصغر نصرتی تا دورترین ستاره ظهر است و صف بلند دشمن ظهر است و حسین و آفتاب است در خیمهی این امیرِ تنها مانند همیشه قحط آب است  ظهر است و هجوم ابر غربت برگرد حرم کبوتری نیست آنها همه رفتهاند و دیگر عباس و علی اکبری نیست  بز و گوسفند و گوساله؛ میوهها، دانههای برنج، تکههای نان، تهماندههای ماست، شیر، و همه و همه را قورت میدهد. برای همین، صبحها، گنجشکهای گرسنه، لب پنجره جیک جیک میکنند. و بچه گربهای لب دیوار به یاد مادربزرگها و پدربزرگها میو میو میکند.

[[page 26]]

انتهای پیام /*