خورشید جهان
بیدار شو ای یار از این خواب گران
بنگر رُخ دوست را بهر ذرّه عَیان
تا خوابی در خودیّ خود پنهٰانی
خورشید جهان بُود ز چشم تو نهان
[[page 227]]