مجله کودک 514 صفحه 32

کد : 127586 | تاریخ : 10/10/1390

روزی روزگاری، نخل زیبایی بود که به آن پری نخلستان میگفتند. نخلستان در کنار شهری بود که از دل آن روخانهای میگذشت. روزی از روزها، اتفاق عجیبی افتاد. دو تا از بچههای شهر توی دردسر افتادند. جان آن دو در خطر بود. اما در آن شهر بزرگ، هیچ کس نبود به آنها کمک کند، جز پری نخلستان... ماجرای رمان (داستان بلند) «پری نخلستان» نوشته «حسین فتاحی» در حال و هوای جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان میگذرد. خواننده در ابتدای داستان با صالح، پسربچه داستان آشنا میشود و ماجرای او را ادامه میدهد. کتاب توسط انتشارات قدیانی در 2200 نسخه چاپ و منتشر شده است. بخشی از شروع داستان را میخوانیم تا بیشتر با کتاب آشنا شویم. عوض میکردند. مدتی از این ماجرا گذشت، تا این که یک روز پیرمردی دنیادیده و دانا، که هردو مرد را میشناخت، از موضوع باخبر شد و به آنها

[[page 32]]

انتهای پیام /*