مجله کودک 515 صفحه 27

کد : 127625 | تاریخ : 17/10/1390

معنیِ حرفهای سربسته پیشِ من مثل روز روشن شد. آفتابِ پدر به من تابید، حرفِ مادر ترانهی من شد.  ای پدر، میستایمت امروز چونکه تو آفتابِ جانِ منی؛ راهِ آینده را تو میسازی، همدمِ خوب و مهربان منی. که سرانجام حوصلهاش سر رفت و یک روز سرِ مهتر فریاد کشید: - آهای ارباب! اگر واقعاً دلت میخواهد که من زنده بمانم، از قشو کشیدن کم کن و به خوراکم اضافه کن!

[[page 27]]

انتهای پیام /*