
شیعۀ
علی
باشیم
مرز بین خوبی و بدی کجاست؟
فرق بین زشتی و زیبایی چیست؟
چگونه می توان حق را از باطل
تشخیص داد؟ سؤالهایی از این
دست بسیارند. معمولاً ما آدمها
برای هر یک از این سؤالها
جوابهای زیادی داریم؛ امّا در این
میان، جوابی درستتر است که
فقط بر اساس عقل و منطق
خودمان نباشد، بلکه از
راههایی که خداوند به ما نشان داده
است. برای رسیدن به جواب استفاده
کرده باشیم.
خوب است بپرسید: پس چرا با
وجود کتاب آسمانی و احادیث
معصومان (ع) باز هم بین مسلمانها
اختلاف وجود دارد؟ من
میگویم: برای این که بعضی
از انسانها با وجود پذیرفتن دین، حاضر
نمیشوند اختیار کامل خود را به خداوند بسپارند. آنها میخواهند هم دیندار باشند و هم به میل خودشان رفتار کنند.
اینجاست که مرز خوبی و بدی، حقّ و باطل و زشتی و زیبایی درهم میشکند و فتنه و اختلاف به وجود میآید. این دسته از آدمها حتّی تا جایی پیش می روند که با پیامبر(ص)یا جانشین معصوم او نیز به مخالفت بر میخیزند. بعضی از آنها مثل ابن مجلم مُرادی، آن قدر نادان و کوردل بودند که خود را از امام زمان خویش آگاهتر میدانستند. فردا، روز شهادت مولای متّقیان حضرت علی (ع) است.
آیا به این فکر کردهایم که چرا ابن ملجم با آن همه کینه و خشم، شمشیر زهرآلود
خود را بر سر مبارک چنین امامی
فرود آورد؟ مگر علی(ع) یار و
یاور پیامبر (ص) و برگزیدۀ
خداوند نبود؟ مگر (ع)
جز عبادت و انفاق و جهاد و
عدالت، به چیز دیگری
میاندیشید؟ پس چرا مردم
نادان روزگار، آن قدر در حق او
بدی کردند که از خداوند، آرزوی
مرگ میکرد؟ پس چرا حقّ او را
غصب کردند و با جانشین پیامبر(ص) به
نبرد پرداختند؟ و دست آخر در
محراب عبادت، در ماه روزه و در شب
قدر، فرق نازنینش را از هم شکافتند؟
آیا جز این است که آنها سلطنت شیطان درون را بر حکومت امام عادل ترجیح داده بودند؟ راستی اگر انسان اختیار خودش را به هوای نفس و شیطان درونی بدهد، تا کجاها که کشیده نمیشود. خدا کند که
ما براستی شیعۀ علی باشیم.
[[page 4]]
انتهای پیام /*