مجله کودک 16 صفحه 31

گشوده نشود. خداوندا به آنچه تو بخواهی راضی­ام همانند آن عزیز سفر کرده­ام. مانند برادرم امام رضا (ع). خداوندا! هرچه تو بخواهی هر طور که تو بخواهی و هر کجا که تو تعیین کنی...» زن اشکهای حضرت معصومه (س) را از چهره­اش پاک کرد، هرچند که خود بیش از او اشک می­ریخت وقتی که دستش را بر پوست داغ از تب او می­کشید، کاسۀ شیر را نزدیک برد و گفت: «بنوش عزیز من. این سفر برای گُلی به ظرافت تو سخت و جانکاه بوده. تو از سفر خسته­ای. بنوش و به خدا توکل کن. به زودی آن قدر سلامت خواهی شد که سفر را ادامه دهی.» حضرت معصومه (س) آرام سر بلند کرد. زن شادمانه ادامه داد: «اگر او را دیدی. سلام مرا برسان. بگو خانه­ام کوچک و فقیرانه است. اما این در کوچک همیشه به روی اهل بیت پیامبر (ص) گشوده است. بگو هر روز جلو در خانه به انتظار می­نشینم تا باز گردی و مهمانم شوی. بگو...» کاسۀ شیر هنوز در دست زن بود که باد آرام گرفت. تب خاموش شد. و حضرت معصومه (س) دست برادر را بر سر خود احساس کرد... خانه­ای که حضرت معصومه (س) در آن چشم از جهان فرو بست، آرامگاه ایشان شد و زیارتگاه مومنان. حضرت امام رضا (ع) می­فرمایند: «هرگاه تصمیم گرفتید به زیارت من بیایید، ابتدا به زیارت مرقد مطهر خواهرم حضرت معصومه بروید و بعد به دیدار من بیایید.» سه شنبه 25 دیماه، سالروز ولادت حضرت معصومه (س) است. این روز را به شما تبریک می­گوییم.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 16صفحه 31