مجله کودک 375 صفحه 33

خرگوش مثل همیشه وقتی از خواب بیدار شد، پنجرهی اتاقش را باز کرد. هوا هنوز تاریک بود. فکر کرد زودتر از همیشه بیدار شده. برگشت تا دوباره بخوابد، اما هر کاری کرد خوابش نبرد. به خودش گفت: «چرا خورشید امروز از پشت کوه بیرون نیامده؟» کی خورشید را خورده! مرضیه طلوع اصل وال ای هم حال و روز بهتری ندارد. او هم در لابلای یک توده زباله مکعبی شده دیگر گیر افتاده است. آنها یکدیگر را میبینند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 375صفحه 33