مجله کودک 73 صفحه 8

آن روز محمد از نگاهش بر چهره دشت نور پاشید از پشت تمام تیرگی­ها خورشید به روی دشت خندید از دعوت آسمانی او آرام علی زجای برخاست او گفت پس از غروب خورشید این رود زلال حکفرماست غدیر رودابه حمزه ای

مجلات دوست کودکانمجله کودک 73صفحه 8