مجله کودک 214 صفحه 9

و آنها را دوختند. اما شکافها روز بعد بزرگتر شدند و عمیق­تر. دکترها پری را بردند توی یک اتاق شیشه­ای و پری تب کرد. داغ شد. خیس عرق شد. نفس نفس زد. قلبش تندتند زد. دکترها او را معاینه کردند، اما چیزی نفهمیدند. پری خوابش برد و بیهوش شد. صبح روز بعد، دو بال کوچک از توی شکافهای کمرش بیرون آمده بودند. بالها نازک و لطیف بودند و همه با تعجب به بالها نگاه می­کردند. پری توی شهر معروف شد. بعد توی کشور معروف شد و کم کم توی دنیا. هر روز آدم­ها از همه جا، دسته دسته برای دویدن او می­آمدند، از او عکس و فیلم می­گرفتند به بالهایشان نگاه می­کردند و می­رفتند. بالهایش آرام آرام بزرگتر می­شدند، رنگ می­گرفتند و پری کوچکتر می­شد. دکترها همۀ آزمایشها را روی پری انجام دادند و چیزی نفهمیدند. از پری فقط چشم­های مشکی­اش بود که همچنان برق می­زد و به همه چیز خیره خیره نگاه می­کرد و خودش هر روز کوچ و کوچکتر می­شد. دکترها بالاخره تصمیم گرفتند پری را جراحی کنند و بال­ها را از پشت او ببرند. از پدر و مادرش هم رضایت گرفتند و به آنها گفتند اگر پری را جراحی نکنند حتماً می­میرد. اما صبح روزی که دکترها، جراح­ها و متخصص­ها برای جراحی آمدند، پری را پیدا نکردند. روی تخت پری فقط شیشه خُرده بود و رنگ­های بال­هایش و اثری از پری نبود. بیموتا نام موتور: SB7 تعداد سیلندر: 4 ظرفیت بنزین: 16 لیتر حداکثر قدرت موتور: 11800 دور در دقیقه

مجلات دوست کودکانمجله کودک 214صفحه 9