مجله کودک 215 صفحه 20

لحظه همهجا ساکت بود و از کسی صدایی درنمیآمد. ضحاک که از این سکوت کلافه و عصبانی شده بود، اختیارش را از دست داد و فریاد زد: «چرا لال شدید؟ چه مرگتان است؟!» عدهای از درباریان با هم زبان باز کردند که: «چه عیبی دارد؟ جان ما و جان همة رعایا فدای سلامتی پادشاه! روزی دو مغز سر آدمیزاد که اصلاً قابل نیست!» عدهای دیگر، این کلمات را تصدیق کردند و بهبه و چهچه زدند. ابلیس که کار خودش را کرده بود، فرصت را مناسب دانست و غیب شد. از همان روز درمان پادشاه عرب آغاز شد. هر روز دو نفر را میگرفتند و میکشتند، مغز سرشان را بیرون میآوردند و در ظرفهای طلایی برای مارهای سیاه شانههای ضحاک میبردند تا بخورند و آرام بگیرند و کاری به کار پادشاه نداشته باشند!... (ادامه دارد) حرف! «غ» لغت نامه قرآنی غَضّ غَضّ، در زبان قرآن، به معنای کم کردن صدا و کم کردن نگاه چشم است. این کلمه چندین بار در آیههای مختلف کتاب خدا آمده، که در بعضی از آنها، به کم کردن صدا (آرام و ملایم صحبت کردن) اشاره میکند و در بعضی دیگر به کم کردن نگاه چشم (یعنی خیره نشدن به چیزی، یا برانداز نکردن چیزی). برای مثال در آیة 19 سورة لقمان میخوانیم: «در راه رفتن معتدل (میانهرو) باش و در سخن گفتن از صدایت کم کن (آرام و ملایم صحبت کن).» اینها از جمله نصیحتهای مهمی است که لقمان حکیم برای پسرش آورده است. در آیههای 30 و 31 سورة «نور» هم خداوند به مردان و زنان مؤمن (جدا جدا) فرمان میدهد که مواظب چشمهای خود باشند و آنها را از نگاههای هوسآمیز و آلوده به گناه (مثل خیره شدن به چهره یا بدن مرد یا زن نامحرم) حفظ کنند. او در یک چشم به هم زدن، استوارت را میبلعد، خانم و آقای لیتل از او میخواهد که استوارت را از دهان خود خارج کند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 215صفحه 20