مجله کودک 223 صفحه 31

قصه­های درخت کاج ناهید گیگاسری «نماینده» را ناراحت کند. آقا شانه-به­سر فکر خوبی داشت او گفت: «باید یکی از طرف همه نماینده شود تا بعد از این حرف ما را به همه بگوید. این­طوری، کسی از دست او ناراحت نمی­شود. آن وقت همه روی پایین­ترین شاخه­ی درخت کاج جمع شدند تا نماینده­ای انتخاب کنند. جوجه­تیغی هم از همه جا بی­خبر آمد. هر کسی، دیگری را به عنوان نماینده معرفی می­کرد. یک دفعه جوجه­تیغی با صدای بلند گفت: «اگر فکر می­کنید که مه به درد این کار می­خورم، حاضرم که نماینده­ی شما شوم.» همه با تعجب به هم نگاه کردند. جغد شاخدار گفت: «من هم فکر می­کنم جوجه تیغی برای این کار مناسب باشد.» همه با تعجب به جغد دانا نگاه کردند جوجه تیغی خندید و گفت: «من از همین الآن آماده­ام. حالا همسایه­های خوب، اگر مشکلی هست به راحتی به نماینده­تان بگویید. من با جان و دل، گوش می­کنم.» همسایه­ها نگاهی به هم کردند. آقای سار مِن مِن­کنان گفت: «ببخشید آقای جوجه­تیغی. اولین مشکل، آشغال­های کنار لانه­ی توست. خانم گنجشک گفت: «همه جا بوی بد گرفته.« خانم شانه­به­سر گفت: «این آشغال­های گندیده پر از میکروب شده. برای ما و بچه­هایمان خطرناک است.» خانم بلبل گفت: «ما خواهش می­کنیم، فکری برای این آشغال­ها بکنید.» جوجه­تیغی نگاهی به آشغال­ها کرد. دید همسایه­ها درست می­گویند. آشغال­های او هم بوی بد می­دادند و هم زیر درخت را کثیف و زشت کرده بودند. او با خجالت گفت: «به من وقت بدهید تا شب همه این آشغال­ها را جمع می­کنم. قول می­دهم.» بعد از آن جوجه­تیغی نه تنها همسایه­ی تمیز و خوبی شد بلکه برای همسایه­هایش هم نماینده­ی خوبی بود. وقتی جوجه­تیغی خواست لانه­اش را زیر درخت کاج درست کند، همه­ی همسایه­ها خوش­حال شدند. چون او هم مهربان و خوش­اخلاق بود و هم با بودنش مار موذی هرگز جرات نزدیک شدن به لانه­شان را نمی­کرد. اما چند وقتی که گذشت، همه ناراحت بودند. هر کسی تلاش می­کرد غیرمستقیم او را متوجه اشتباهاتش کند ولی نشد که نشد. او اصلاً متوجه نبود که چه-قدر باعث ناراحتی همسایه­هایش شده است. تا این­که یک روز همسایه­ها روی درخت کاج جمع شدند تا درباره جوجه­تیغی با هم مشورت کنند. خانم شانه­به­سر گفت: «این­که نمی­شود او توی لانه­اش بخورد و آشغالش را بیرون پرت کند. زیر درخت کاج پر از آشغال شده.» خانم گنجشک با ناراحتی گفت «بوی آشغال­های او همه جا را گرفته.» آقا گنجشک گفت: «یکی باید به جوجه­تیغی بگوید که آشغال­هایش این­جا را پر از میکروب کرده.» ولی چه کسی؟ هیچ کس حاضر نبود با این حرف­ها، جوجه­تیغی مهربان نام هواپیما: توپولف2- کشور سازنده: روسیه (شوروی سابق) موتور: شوتسوف

مجلات دوست کودکانمجله کودک 223صفحه 31