مجله کودک 225 صفحه 8

مرد مسیحی مجید ملا­محمدی مرد مسیحی پشت یک درخت پنهای شد. او می­خواست امام باقر ( ع ) را اذیت کند. وقتی امام باقر ( ع) به او نزدیک شد، از پشت درخت در آمد. فوری جلوی او ایستاد و به ایشان دشنامی داد. امام باقر از حرف او تعجب کرد. مرد مسیحی مثل آدم­های از خود راضی جلوی امام ایستاد. او می­خواست حرف زشتش را تکرار کند. امام باقر ( ع ) که عصبانی نبودند ، فقط جواب داد: (( تو اشتباه می­کنی. من باقر هستم نه آن چیزی که گفتی.)) مرد مسیحی با صدای بلند خندید و گفت: (( آیا مادر تو یک زن آشپز نبود؟ )) بعد دوباره قاه قاه خنده زد . امام باقر ( ع ) با آرامش جواب داد: (( خوب این کار مادرم بود. مگر عیبی دارد ؟)) حداکثر سرعت : 486 کیلومتر در ساعت وزن : 16381 کیلو گرم ( بدون بمب )

مجلات دوست کودکانمجله کودک 225صفحه 8