مجله کودک 229 صفحه 22

ای داد... داشتیم از کنار مش حسن رد می­شدیم شاخم گیر کرد به شلوارش... حالا هیچ جا رو نمی­بینیم! جلوی شاختو نگاه کن! خجالت داره! و حالا مش رحیم و مش کامبیز از خط پایان گذشتند. هوراااا باز هم ما بردیم ما قهرمانیم! اونها یک بار دیگه قهرمانی خودشون رو تکرار کردندو برندۀ جایزۀ ویژۀ که یه مرغ چاق و چله است شدند! از آن سو، پاچا و گاری­اش، آهسته آهسته در حال رفتن به روستا هستند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 229صفحه 22