مجله نوجوان 04 صفحه 23

شعر هدیه جغرافیای ما بین درخت و دریا از اتفاقات سرخ استقبال می کند بین درخت و دریا رفت و آمد پرندگان، تماشایی است چندان که تو را می شناسم در شگفتم چگونه پرندگان سواحل « کارائیب » چشمهای تو را در آن ضیافت آبی ادامه ندادند. افسوس که نیستی اگر نه یک شاخه گل محمدی به تو می دادم تا با عطر آن تمام دیکتاتورها را مسموم کنی. سلمان هراتی و دو هایکوی ژاپنی: 1 ای حلزون از کوه فوجی یاما، بالا برو اما آرام آرام. .. 2 گلها به هوا بر می خیزند! - از پشت پنجره باغ می بینم- ... نه! پروانهها. .. سعادت چه سعادتی است وقتی که برف می بارد دانستن این که تن پرندهها گرم است بیژن جلالی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 04صفحه 23