مجله نوجوان 10 صفحه 20

1) پلیس­ها: «شب دراز است و اینا بیداران» 2) پرستارها و پزشکان 3) کارگران و کارمندان شب کار: 4) نویسندگان، محققان و هنرمندان: 3 6)دزدان: 7) کارتن خواب­ها: 8) مدیر هنری و نویسندگان مجله دوست 9) و تمام کسانی که عاشق شب و رازهای نهفته در این نعمت خداوندی هستند. دقایق شب برای بعضی، لحظه­های عاشقی و راز و نیاز با معشوق است بنا بر شعر معروف «شبا که ما می­خوابیم آقا پلیسه بیداره» می­شود نتیجه گرفت که اصولاً یکی از فرشتگان نجات دهنده آسایش و امنیت نسبی شبانه ما، پلیس­ها هستند. درباره گشت شبانه پلیس­ها و وظایفشان حتماً چیزهای بسیاری می­دانید، فقط جای ذکر یک نکته خالی است .و آن اینکه یادمان باشد، بهترین جمله هنگام دیدن یک پلیس موقع انجام وظیفه در شب، یک خسته نباشید عمیق و از ته دل است. به گفته یکی از دوستان مجله که خود، مدتی را در زمان خدمت سربازی در این نیرو بوده و پاس­های شبانه بسیاری را تجربه کرده، یک سرباز پلیس موقع گشت­زنی به شدت تنهاست. : امیدوارم هیچ وقت مجبور نشوید به خاطر دندان درد مزمن شبانه یا بادکردن آپاندیستان، نیمه شب به بیمارستان بروید. اما به هرحال آدم­های بسیاری هستند که نیمه­های شب دچار حادثه می­شوند و گاهی رساندن امداد فوری به آنها به مرگ یا زنده ماندنشان منتهی می­شود؛ اینجاست که نقش دکترها و پرستارهای شیفت شبانه درمانگاه­ها و بیمارستان ها بیشتر به چشم می­آید. البته به این دسته، بیماران رنجوری را اضافه کنید که تمام شب را درد می­کشند و از بیماری رنج می­برند. (بیایید همین جا برای شفای همه­شان دعا کنیم!) اگرچه پلیس­ها و پرستاران و پزشکان هم جزئی از این دسته محسوب می­شوند، اما منظور ما در این گروه، بیشتر آن کسانی است که در انواع و اقسام کارخانجات و ادارات دولتی مشغول به خدمت هستند و بعضی اوقات، مجبورند تا تمام شب را بیدار بمانند و کار کنند. البته به این دسته، تلفنچی­های تاکسی سرویس­ها و ... را اضافه کنید. حتماً زیاد شنیده­اید که بسیاری از نویسندگان، محققان و هنرمندان در تمام طول شب کار می­کنند و بیدار می­مانند، البته این خصوصیت بیشتر به زمانی برمی­گردد که این گروه، تمام وقت به کار واقعی­شان یعنی تولید علم و فرهنگ می­پرداختند و هنوز غم نان یقه­شان را نچسبیده بود. : اگرچه بر اساس آن شعر معروف «ساعت 21 رو نکنیم فراموش» باید رفتگران تنها در ساعات اولیه شب مشغول به کار باشند، اما خوب می­دانیم که وقتی ساعت 2 و 3 صبح سری به خیابان بزنیم، صدای جاروی رفتگر محله که کوچه و خیابان شهرمان را تمیز می­کند، تنها صدایی است که در آن خلوت سرد می­شود شنید. و اما می­رسیم به این گروه زحمت­کش و فعال که در تمام طول شب عرق می­ریزند و با سعی و تلاش فراوان، انواع و اقسام کارها را انجام می­دهند. این گروه پرتلاش، از بالارفتن دیوار گرفته تا بازکردن گاوصندوق و سوار ماشین دیگران شدن و حمل اسباب و اثاثیه مردم از خانه، آن هم در سکوت کامل و .... را انجام می­دهند و تازه اینها، همه در صورتی است که آقای پلیس مچشان را نگیرد. «شب، طولانی و سرده... خدا کنه امشب برف نباره... از خونه روبرو، بوی غذا میاد...» ! این گروه اصلاً مشهور و معروف نیستند. این ها کسانی هستند که شب­ها ساعت 2 نیمه شب با در دست داشتن یک چمدان که حاوی چند عدد پتو، یک کیسه قند، یک جعبه بیسکویت و نان و پنیر است، از دفتر مجله بیرون می­زنند و با در دست داشتن مطالب مجله به سمت محل صفحه­بندی حرکت می­کنند. .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 10صفحه 20