طنز
یک مشت سوال و جواب سرکاری!
نوشته : مارگارت مادتینونی
ترجمه : م . ر
سوال : آن کدام سوال است که هیچوقت نمی توان را با "بله" جواب داد.
جواب : آیا شما خوابید؟
سوال :چه چیزی از پیدا کردن یک کرم توی سیب بدتر است؟
جواب : پیدا کردن یک کرم نصفه و له شده.
سوال : آن چیست که با تگفتن نامش شکسته می شود؟
جواب : سکوت.
سوال : ترقه بزرگ به ترقه کوچک چه می گوید؟
جواب : صدای من از تو بلندتر است.
سوال : وقتی یک دختر بچه قاشق چای خوری را قورت بدهد ، چه اتفاقی می افتد؟
جواب : دیگر نمی تواند چای اش را هم بزند.
سوال پایان هرچیز چیست؟
جواب : حرف" ز".
سوال : وقتی در خیابان می دویم ، بهترین کاری که می شود کرد چیست؟
جواب : برداشتن شماره پلاک ماشینی که ما را له می کند.
سوال : چرا لباس می خریم؟
جواب : جون مغازه دار نمی گذارد همینطوری آنها را برداریم.
سوال : چرا همیشه به رختخواب می رویم؟
جواب : چون هیچوقت رختخواب پیش ما نمی آید.
سوال : چرا زندگی سخت ترین معما است؟
جوال : چون همه از آن ناامید می شوند و دست می کشند.
سوال : چرا بینی انسان یک متر و نیم نیست؟
جواب : چون در آن صورت می شد از آن به عنوان پای سوم استفاه کرد.
سوال : چرا ممکن نیست دو روز پشت سر هم باران ببارد؟
جواب : چون بین هر دو روز ، یک شب است.
سوال : چرا دکترها آدمهای بدی هستند؟
جواب : چون شما را اذیت می کنند بابتش پول هم می گیرند.
سوال : چرا گوسفندهای سفید بیشتر از گوسفندهای سیاه غذا می خورند؟
جواب : چون در دنیا تعداد گوسفندهای سفید خیلی بیشتر از گوسفندهای سیاه است.
سوال : چه ساعتی خطرناک است؟
جواب : ساعتی که بالای در آویزان باشد و میخش هم شل شده باشد.
سوال : زمانیکه ساعت سیزده را نشان می دهد ، وقت چیست؟
جواب : وقت آن است که آن را تعمیر کنیم.
سوال : زمانیکه یک پسربچه توی آب می افتد ، اولین کاری که انجام می دهد چیست؟
جواب : خیس شدن.
سوال : چه زمانی ممکن است جیب شما خالی باشد و در عین حال یک چیزی توی آن باشد؟
جواب : وقتیکه ته جیبمان سوراخ باشد.
نوجوانان
دوست
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 28صفحه 6