مجله نوجوان 28 صفحه 6

طنز یک مشت سوال و جواب سرکاری! نوشته : مارگارت مادتینونی ترجمه : م . ر سوال : آن کدام سوال است که هیچوقت نمی توان را با "بله" جواب داد. جواب : آیا شما خوابید؟ سوال :چه چیزی از پیدا کردن یک کرم توی سیب بدتر است؟ جواب : پیدا کردن یک کرم نصفه و له شده. سوال : آن چیست که با تگفتن نامش شکسته می شود؟ جواب : سکوت. سوال : ترقه بزرگ به ترقه کوچک چه می گوید؟ جواب : صدای من از تو بلندتر است. سوال : وقتی یک دختر بچه قاشق چای خوری را قورت بدهد ، چه اتفاقی می افتد؟ جواب : دیگر نمی تواند چای اش را هم بزند. سوال پایان هرچیز چیست؟ جواب : حرف" ز". سوال : وقتی در خیابان می دویم ، بهترین کاری که می شود کرد چیست؟ جواب : برداشتن شماره پلاک ماشینی که ما را له می کند. سوال : چرا لباس می خریم؟ جواب : جون مغازه دار نمی گذارد همینطوری آنها را برداریم. سوال : چرا همیشه به رختخواب می رویم؟ جواب : چون هیچوقت رختخواب پیش ما نمی آید. سوال : چرا زندگی سخت ترین معما است؟ جوال : چون همه از آن ناامید می شوند و دست می کشند. سوال : چرا بینی انسان یک متر و نیم نیست؟ جواب : چون در آن صورت می شد از آن به عنوان پای سوم استفاه کرد. سوال : چرا ممکن نیست دو روز پشت سر هم باران ببارد؟ جواب : چون بین هر دو روز ، یک شب است. سوال : چرا دکترها آدمهای بدی هستند؟ جواب : چون شما را اذیت می کنند بابتش پول هم می گیرند. سوال : چرا گوسفندهای سفید بیشتر از گوسفندهای سیاه غذا می خورند؟ جواب : چون در دنیا تعداد گوسفندهای سفید خیلی بیشتر از گوسفندهای سیاه است. سوال : چه ساعتی خطرناک است؟ جواب : ساعتی که بالای در آویزان باشد و میخش هم شل شده باشد. سوال : زمانیکه ساعت سیزده را نشان می دهد ، وقت چیست؟ جواب : وقت آن است که آن را تعمیر کنیم. سوال : زمانیکه یک پسربچه توی آب می افتد ، اولین کاری که انجام می دهد چیست؟ جواب : خیس شدن. سوال : چه زمانی ممکن است جیب شما خالی باشد و در عین حال یک چیزی توی آن باشد؟ جواب : وقتیکه ته جیبمان سوراخ باشد. نوجوانان دوست

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 28صفحه 6