بزرگان دربارة
-اگر جفت گردد زبان با دروغ نگیرد ز بخت سپهری فروغ (فردوسی)
-ندانی تو گفتن سخن جز دروغ دروغ آتشی بد بود بی فروغ ( فردوسی)
-دروغ به راست مانا، به که راست به دروغ مانا (قابوسنامه )
دروغ مصلحت آمیز ، به ز راست فتنه انگیز (سعدی )
-کی دروغی قیمت آرد بی زراست در دوعالم هر دروغ از راست خاست (مولانا)
-گر حکیمی ، دروغ سار مباش به کژ و با دروغ یار مباش (اوحدی)
-فسانه کهن وکارنامة به دروغ به کار ناید، رو در دروغ رنج مبر (فرخی)
-به گرد دروغ آنکه گردد بسی از او راست باور نداردکسی (اسدی )
-زبانی که باشد بریده ز جای از آن به که باشد دروغ آزمای (اسدی)
دروغ ودروغگویی در ضرب المثلها و حکایات ما
" دروغگو دشمن خداست "، این جمله را بارها گفته ایم و شنیده ایم و شاید از اولین نکات اخلاقی ای است که از کودکی با آن آموخته و آمیخته شدیم. حتی بچه های خیلی کوچک در بازیهایشان ، آنجا که از هم می رنجند وحرف هم رانمی پذیرند ، این جمله رابه کار می برند.اغلب ضرب المثها ، علاوه بر ریشة تاریخی و فرهنگی ، ریشه اخلاقی وآموزشی نیز دارند. ضرب المثهایی که دربارة دروغ و دروغگو در فرهنگ ما رواج دارند، از این دست هستند:
-دروغگو خانه اش آتش گرفت . کسی باور نکرد.
-دروغگو خود ، خود را رسوا کند.
-دروغگو دشمن خداست.
-دروغگو زود مچش گیر می افتد.
-دروغگو کم حافظه است و ...
علاوه بر ضرب المثل، ادبیات غنی ما سرشار از حکایات اخلاقی است که بسیاری از آنها اشاره به بدی وناپسندی دروغ و دروغگویی دارند. سعدی علیه رحمه، در باب هشتم گلستان می فرماید:
تا نیک ندانی که سخن عین صواب است باید که به گفتن دهن از هم نگشایی
گر راست سخن گویی و در بند بمانی به زانکه دروغت دهد از بند رهایی
دروغ گفتن به ضربت لازم ماند که اگر نیز جراحت درست شود .نشان بماند. چون برادران یوسف به دروغی موسوم شدند . نیز به راست گفتن ایشان اعتماد نماند.
یکی را که عادت بود راستی
خطایی رود ، در گذارند از او
وگر نامور شد به قول دروغ
دگر راست باور ندارند از او
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 35صفحه 19