مجله نوجوان 42 صفحه 17

انگشتان باران و نگاه خورشید علی قاسمی مدتها طول کشید که از تجلی ناگهانی و خیره کننده آن سر درآورم: گرچه کاملا تصادفی بود. آن روز تابستانی، من و گلناز آب بازی می کردیم. گلناز با یک پارچ آب، زندگینامهام را خیس کرد و من میخواستم تلافی کنم. یک بار که یک سطل را پر از آب کردم و توی باغچه حیاط در پیاش دویدم، تنها کمی آب از سطل سهم گلناز شد و بقیه به زمین ریخت. نقشه بعدیام برای خیس کردن گلناز کارگر افتاد. ابتدا وانمود کردم که می خواهم به تنهایی آب بازی کنم. این رفتارم باعث شد که گلناز، نزدیکتر بیاید و فاصلهاش را کم کند. او آهسته نزدیک شد و کنارم ایستاد. و شیر آب کنار حضو را باز و بسته میکردم. یک لحظه به نظرم رسید که او را به داخل حوض پر از آب حیاط هل دهم ولی منصرف شدم و به نظرم شوخی بی مزه و خطرناکی رسید. به هزار زحمت توانستم شلنگ را به شیر آب وصل کنم. شلنگ را محکم کردم و شیر را باز کردم. آب با فشار به داخل باغچه میریخت . مادرم ساعتی قبل باغچه را آب داده بود و سر شلنگ را گرفتم و به طرف گلناز برگشتم. او متوجه شده بودولی دیگر برای هر حرکتی دیر شده بود. او میخندید و جیغ میزد و به شدت هیجانزده شده بود. بعد از اینکه گلناز حسابی خیس شد،انگشتم را از جلوی آب برداشتم. و لباس زرد رنگ گلناز حسابی خیس شده بود. راستش گلناز همبازی خوبی بود. شاید خنده گلناز باعث شد که من از تجلی ناگهانی رنگین کمان سر درآورم. قطرههای ریز آب به صورت گلها میپاشید و من رنگینکمان کوچک را روی همین قطرههای ریز آب دیدم. گلناز را صدا کردم. او با عجله دوید و پشت سرم ایستاد: گفتم:" می بینی؟! رنگین کمونه ... - آره ... خداجون! چقدر قشنگه! ... ولی من دیگه نمیبینمش! - از این سمت نگاه کن! درست از همین نقطهای که من نگاه میکنم - شلنگ رو بده من ... گلناز شلنگ را گرفت و همان حرکتی را که من انجام میدادم ادامه داد و از رنگین کمانی که روی قطرههای ریز آب میدید، لذت میبرد. او میگفت که درست عین رنگینکمان واقعی است من به یاد رنگین کمان بزرگ آسمان افتاده بودم. از آخرین باران بهار، مدتها گذشته بود و دلم برای رنگینکمان خیلی تنگ شده بود. حالا دیگر از راز آن سر درآورده بودم. میدانستم که او حاصل کار انگشتان باران و نگاه آفتاب است. هر وقت که گوشهای از آسمان پر از ابرهای تیره بارانزا باشد و گوشهای آفتابی، رنگینکمان، در افق رو به روی آفتاب پل میبندد. چه حیرت انگیز و دوستداشتنی است رنگین کمان.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 42صفحه 17