مجله نوجوان 63 صفحه 23

شعر شعر هایی از علی هوشمند بلوغ باور عشقی ، شباب یعنی تو تو جوشش غزلی ، شعر ناب یعنی تو تو خود دلیل سحرخیزی سپیده دمی به آفتاب قسم ، آفتاب یعنی تو تو از نجیب ترین واژه های شعر منی شعور و شور دلی ، التهاب یعنی تو شکوه شبنم شوقی تو در پگاه حضور تو آبروی گلی و گلاب یعنی تو تو عقدۀ دل ابری ، ظهور بارانی نزول سورۀ آبی ، سحاب یعنی تو تو از قبیلۀ طوفانی از نژاد منی خروش سیل غمی ، انقلاب یعنی تو می خواهمت از جان و دل ، اما نمی دانی ای ماه سیمای من ، ای خورشید پیشانی ای چشمهایت آفتاب صبح فروردین وی دستهایت رحمت ابر زمستانی ای شانه هایت تکیه گاه گریه های من در روزهای ابری و شب های بارانی گیسو پریشان کن ، پریشان تر ، که می خواهم تا زنده ام خوش بگذرانم در پریشانی این جا دلم خون است ، باور کن ، عزیز من ! این جا دلم خون است از این دل های سیمانی مردان این سامان ، زبانم را نمی دانند من مانده ام- ای عشق- و سنگستانی نادانی می خواهم امشب با تو باشم ، هر چه باداباد چون زورقی کوچک در این دریای طوفانی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 63صفحه 23