مجله نوجوان 87 صفحه 32

خرده تاریخ حبیب بابایی محافظان خطرناک "هیکلهای عظیم الجثه که سر آنها به شکل سر انسان و نیم تنه به شکل شیر یا گاو است" با شنیدن این جملات به یاد چه چیزی می افتید؟ در بین اقوام کهن بین النهرین ، افسانه ای قدیمی وجود داشت. آنها اعتقاد داشتند که آدم و حوّا در بهشت به خوبی و خوشی زندگی می کردند و از همه نعمتها برخوردار بودند. در وسط بهشت دو درخت بود یکی درخت معرفت و دیگری درخت حیات. خداوند به آدم و حوّا اجازه داد ، هر چه قدر که میل دارند از میوه درختان بخورند مگر از میوه های آن دو درخت. اما روزی ماری نزد حوّا آمد و وی را به خوردن میوه درخت معرفت ترغیب کرد. حوا یک میوه از درخت معرفت خورد و یکی هم برای آدم برد. آدم میوه را خورد و بر اثر آن نیروی تشخیص پیدا کرد. برای اینکه آدم و حوا دیگر سراغ میوه درخت حیات نروند و با خوردن آن بی مرگ شوند و حیات جاودان پیدا کنند ، از بهشت رانده شدند و خداوند برای حفاظت درخت حیات ، آن جانوران عظیم الجثه را که به کِروبی یا کِروبیان معروف هستند در این باغ مسکن داد. هر کدام از آنها شمشیری آتش بار در دست داشتند و از این درخت مراقبت می کردند. در روزگار باستان ، برای جلوگیری از ورود اجنه و عفریت و اشباح ، در محل ورود به خانه ها و کاخها ، این مجسمه ها و هیکلها را نصب می کردند. دیدن آنها برای فراری دادن و گریزاندن موجودات موذی و نامرئی و دشمن اثر سحرکننده داشته است. لفظ کِروبی در قرآن مجید ، نام فرشتگان مقربی است که برای حفاظت و نگهبانی عرش عظیم خداوند گماشته شده اند. هنر تراشیدن این پیکره ها در اصل متعلق به آشوریان بوده که هخامنشین این هنر را از آنها وام گرفته و در بنای تخت جمشید از آن استفاده کرده اند. خط و نشان اسماعیلیه نام گروهی از شیعیان است که بعد از امام جعفر صادق (ع) اعتقاد به امامت اسماعیل ، فرزند دیگر آن حضرت دارند. یکی از بارزترین شیوه های مبارزه سیاسی و نظامی این گروه ، ترور شخصیتها و یا تهدید به مرگ کردن آنها بود. با استفاده از این روش آنها بسیاری از دانشمندان سرسخت خود را از سر راه برداشتند. مثلا وقتی سلطان سنجر سلجوقی با سپاهیان خود پای یکی از قلعه های اسماعیلیان اردو زده بود ، صبح که از خواب برخاست در کنار بستر خود نامه ای دید که با خنجری به زمین دوخته شده بود ، به این مضمون که : ای سنجر خلعتهای نیکو اگر در بر تو نبود این دستی که این خنجر را به زمین سخت فرو برده ، برایش آسان بود که در سینه نرم تو فرو برد! بعد از این اتفاق سنجر با اسماعیلیان صلح کرد و از فتح قلعه منصرف شد. شیوه مومیایی کردن فراعنه همه ما می دانیم که در مصر باستان ، اجساد فراعنه را به خاطر اعتقاد به وجود جهان پس از مرگ ، مومیایی می کردند اما بشنوید از چگونگی این کار : با سنگ تیزی پهلوی مرده را شکافته ، امعا و احشاء او را خارج می کردند. با چنگکهای مخصوصی از راه بینی مغز وی را در می آوردند. شکم مرده را با شراب خرما می شستند و در آن ادویه خوشبو و عطر می ریختند و مدت هفتاد روز نعش را در محلولهای نمکی و نفتی قرار می دادند، سپس با نوارهای پارچه ای آغشته به مو آن را می پیچیدند و جسد را به صورت ایستاده در قبر می گذاشتند. مجسمه هایی کوچک از زنان و غلامان و همچنین طلسم در بین مومیایی ها دیده شده. هنرمندان مصری نیز که اطراف این مقبره ها را نقاشی می کردند ، به همراه فرعون ، کنیزانش هم دفن می شدند. نوجوانان دوست

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 87صفحه 32