مجله نوجوان 93 صفحه 9

« ساندرسون » جواب داد : بله آقا . - و آن لقب چیست ؟ - « بیو » ! - و این چه معنایی می دهد دکتر ؟ پزشک لبخندی زد و گفت : فی الواقع یعنی « جوان خودساز » یا کسی که خیلی شیک و پیک لباس می پوشد . - بله . آیا او در شبی که دستگیر شد و شما معاینه اش کردید ، لباس های شیکی پوشیده بود ؟ - می توانم بگویم ظاهر آراسته و نظیفی داشت . . . بله . وکیلم گیج و حیرت زده دستی بالا برد و گفت : من اعتراض دارم عالی جناب ! این یقیناً بی ربط است . رئیس دادگاه جواب داد : پس برای موکل شما نمی تواند ضرری داشته باشد . توجه قاضی پیر به شهادت غیرعادی دکتر ساندرسون جلب شده بود و او خطاب به مدعی العموم گفت : « ادامه بدهید . » دادستان « لوتر » گفت : دکتر ساندرسون ! ممکن است برای دادگاه بگویید متهم در شبی که توقیف شد ، چه جور پیراهنی به تن داشت ؟ - یک پیراهن سفید تمیز با یقه جدا شدنی و سخت آهار خورده . - متشکرم . حالا لطفاً بفرمایید که متهم وقتی شما معاینه اش کردید ، از عوارض قرص خواب آور ، نوشیدنی یا سایر مواد مختل کنندة اعصاب ، حمله قلبی و یا گرفتگی ناگهانی شریان ها رنج می برد و بر اثر یکی از همین علل در حال اجرای نقشه یک جنایت بزرگ کنار جاده نگه داشته و خوابیده بود ؟ پزشک پلیس پاسخ داد : تا آنجا که می توانم بگویم ، خیر . وضع جسمانی او از هر جهت عالی به نظر می رسید . - ولی شما از مأمورین توقیف او شنیدید که متهم در حال چرت زدن دستگیر شده است . این طور نیست ؟ - بله ، همه در این باره صحبت می کردند و برای همین از من خواستند او را معاینه کنم . - خب ، شما چه فکری می کنید ؟ « ساندرسون » خندید و گفت : من فکر می کردم که او دیوانه است . « لوین » با آرنج به پهلوی من زد و آهسته گفت : جانمی ، شاهد خودشان هم این را قبول دارد . دادستان بدون لحظه ای مکث از پزشک پرسید : هنوز هم همین طور فکر می کنید ، دکتر ؟ - خیر آقا ، بعد از آن شب تغییر عقیده دادم . - چه چیز باعث شد که عقیده تان تغییر کند ؟ - شهادت خود طفل ربوده شده یعنی « جین فار » در دادگاه دیروز . دادستان سؤال کرد : او در شهادتش به چه نکته ای اشاره کرد که قابل اهمیت بود دکتر ؟ دکتر ساندرسون گفت : او راجع به گردش به راست صحبت کرد . وکیل من از جای جست و فریاد زد : اعتراض . . . ! قاضی با چکش روی میز خود کوبید و در حالی که واقعاً توجهش جلب شده بود به او گفت : « شما در این قضیه دخالت نکنید آقای « لوین » . بگذارید دکتر شهادت بدهد . البته بعداً می توانید حرف هایتان را بزنید . » سپس قاضی از دادستان خواست تا تحقیقاتش را ادامه دهد و فقط سعی کند که همه چیز قانونی باشد . « جان لوتر » دادستان سرسخت جواب داد : چشم عالی جناب ! حالا دکتر ، واضح تر بگویید منظورتان از عبارت گردش به راست چه بود ؟ ادامه دارد . . .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 93صفحه 9