که اگر گربه ی سیاهی از جلویت عبور کند ، بدشانسی می آوری و چیزهایی از این دست . غافل از این که رنگ سیاه گربه ها هم مثل رنگ مو های ما ، مربوط به ژن آن ها می شود . جالب اینجاست که دانشمندان عقیده دارند ، همان ژنی که رنگ موی گربه ها را سیاه می کند ، مقاومت بدن آن ها را در مقابل بیماریها بالا می برد .
اما این عقیده ای که گربه های سیاه را نحس می داند ، مربوط می شود به قرون وسطی . در باور مردم اروپا در قرون وسطی ، گربه های سیاه ، در واقع همان جادوگر های بد ذاتی بودند که برای در امان ماندن از دست دیگران ، خودشان را به آن شکل در می آوردند وآنها گربه های سیاه را به دام می انداختند و در آتش می سوزاندند .
جالب است که بدانید که در بسیاری از نقاط کشور انگلستان ، گربه سیاه را خوش یمن می دانند .
پستخانه ی متروک
از روزی که پستچی ها نامه های مردم را با اسب به مقصد می رساندند ، بیشتر از 100 سال می گذرد . آن روزها مردان یونیفورم پوشی بودند که در سوار کاری تبحر داشتند و شغلشان نامه رسانی بود . صد سال پیش تقریباً در تمام شهر های بزرگ و پرجمعیت آمریکا ، پستخانه وجود داشت . یکی از این پستخانه ها هم در ایالت کانزانس بود . پستخانه ای که هنوز هم پابرجاست .
تقریباً همه کسانی که در مزارع اطراف پستخانه زندگی می کند در نیمه های شب ، سر و صدای اسبها ، و سم کوبیدن و شیهه کشیدن آن ها را از داخل ساختمان متروک شنیده اند . آن ها حتی به همین هم اکتفا نکرده اند و ادعا می کنند که در تاریکی شب احساس کرده اند که اسب ها با سرعت از کنارشان عبور کرده اند و وارد ساختمان مخروبه شده اند .
سگ پاسبان
روز اول سال 1863 برای ساکنان شهر «گتیسبورگ» روز هولناکی بود . در این روز ، جنگ داخلی آغاز شد و خیابان اصلی شهر را خون و اجساد سربازان پوشاند .
آن طور که نقل شده ، در نیمه های شب بعد از اینکه جنگ تا حدودی فروکش کرد ، یک سگ از گوشه ای بیرون آمد و به وسط خیابان رفت و تا صبح زود بعد در بین اجساد پرسه زد و زوزه کشید . عده ی زیادی از ساکنان شهر ادعا می کنند که هنوز هم صدای حزن انگیز آن سگ را می شنوند .ک
«اد کندی» یکی از راهنمایان تور گردشگری اشباح می گوید : «اگر در روز های اول ماه جولای به همان خیابان بروید که اجساد سربازان در آن افتاده بود ، صدای زوزه ی آن سگ را خواهید شنید .»
به زودی در مورد تور اشباح برایتان توضیح می دهیم . هر چند به نظر می رسد که تا الان خودتان متوجه شده اید که این نور چیست .
گاو های وحشت زده
در دهه ی 80 یلادی ، در ایالت تگزاس بین گاوچرانها و مزرعه داران بر سر زمین زراعی و چراگاهها ، درگیری های سختی پیش آمد کار به جایی رسید که دولت آمریکا ناچار شد . زمینها را بین آن ها تقسیم کند و بین زمین هایشان حصار بکشد اما یک روز اتفاق شومی می افتد که نقل محافل می شود و اثراتش تا به امروز هم باقی می ماند .
یک مزرعه دار که بزرگ خشمگین تفنگش را به دست می گیرد و به سمت یکی از گله های بزرگ گاو های وحشی شلیک می کند . صدای تفنگ ، گاوها را به وحشت می اندازد و باعث می شود که آن ها رم کنند و پا به فرار بگذارند . تعدادی از آن ها در همان ابتدای کار ، در زیر دست و پای گاو های دیگر کشته شدند و بقیه هم با سرعت به سمت نامعلومی فرار کردند ، غافل از اینکه در مسیرشان یک دره ی عمیق هست . صدها رأس از آن گاوها ، به داخل دره پرتاب شدند و از بین رفتند .
سرپرستان تور اشباح می گویند اگر روز های خاصی از سال به آن دره نزدیک شوید ، صدای پای گاو های وحشتزده را می شنوید که با سرعت به طرف دره در حال دویدن هستند .
واقعیت یا خیال
تقریباً همه ی ما انسانها با شنیدن این داستانها هیجان زده و کنجکاو می شویم . و دلمان می خواهد بدانیم داستانهایی از این دست تا چه اندازه واقعیت دارند و آیا می شود به کسانی که آن ها را نقل می کنند اعتماد کرد یا نه . بعضی از ما اگر به اندازه ی کافی دل و جرأت داشته باشیم بدمان نمی آید به یکی از این مکانهایی برویم که به گفته ی بعضی ها اشباح در آن ها رفت و آمد دارند و از نزدیک این هیجان و وحشت را تجربه کنیم .
به هر حال اینک این داستانها را باور کنید و یا نه به خودتان بستگی دارد . اما چیزی که واقعیت دارد و حتماً باید باورش کنید این است که عده ای با استفاده از همین داستان های هیجان انگیز ، کسب و کار پر درآمدی برای خودشان به راه انداخته اند . مثلاً آقای «سیدنی کودوری» که در ابتدای این مطلب با او آشنا شدید ، از همین عده است . او زودتر از بقیه دست به کار شد و یک تور گردشگری به اسم «تور اشباح» به راه انداخت .
هرچند روز یک بار آدمهایی را که برای پیوستن به این راه تور از سراسر دنیا آمده اند ، جمع می کند و به همین جاهایی که در این مطلب خواندید می برد . جالب اینجاست که خیلی از آن ها صدای اشباح را می شنوند و حاضرند یک بار دیگر هم هزینه های هنگفت تور اشباح را بپردازند و با این تور همراه شوند !
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 94صفحه 7