مجله نوجوان 99 صفحه 3

سر مقاله نوبت قیصر امین پور و آسیاب نان آسوده همچنان می چرخد دندان گرد سنگ ـ سنگاسیاب نان ـ چون لقمه ای بزرگ جهان را آخر به کام خویش فرو خواهد برد و بوی حسرت نان ما را ـ تمام ما را ـ خواهد خورد ما ایستاده ایم و لحظه لحظه نوبت خود را خمیازه می کشیم اما این آسیاب کهنه به نوبت نیست ـ شاید همیشه نوبت ما فرداست ! و آسیاب کهنۀ نان همچنان می چرخد

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 99صفحه 3